خط خطی های یک مبتدی
خانواده های شاهنامه . نامها و عاقبت ها<\/h1>
قسمت اول: راههاى تقویت ارتباط با خدا
قال الصادق علیه السلام «یا ابن جندب قال اللّه جل و عزّ فى بعض ما اوحى: انما اقبل الصلاة ممّن یتواضع لعظمتى و یکف نفسه عن الشهوات من اجلى و یقطع نهاره بذکرى و لایتعظم على خلقى و یطعم الجائع و یکسو العارى و یرحم المصاب و یؤوى الغریب فذلک یشرق نوره مثل الشمس اجعل له فى الظلمة نورا و فى الجهالة حلما اکلأه بعزتى و استحفظه ملائکتى یدعونى فالبّیه و یسألنى فاعطیه فمثل ذلک العبد عندی کمثل جنّات الفردوس لا یسبق اثمارها و لاتتغیر عن حالها.»1
ای جندب خداوند فرمود نماز کسیادامه مطلب...
برچسب ها :
نماز ,
نه تعجب نکن دوای حضور قلب همین یاد مرگ است این که ادامه مطلب...
برچسب ها :
نماز ,
رمضان ماه بزرگ الهی است ماهی است که ایام و لیالی آن بسیار زیبا و دلگشا می باشد و نسیم آن جان و روح را می نوازد و ادامه مطلب...
برچسب ها : مذهبی ,
سرتیپ خلبان حسین لشگری نخستین اسیر ایرانی دفاع مقدس و آخرین آزاده ای که به میهن بازگشت. فاصله آن اسارت و این آزادی 18 سال شد،هجده سال در زبان آسان می چرخد اما در زمان... ! این گفتگو در سال 84 انجام شد که به مناسبت شهادت این سردار رشید بازنشر می شود.
لطفا بیشتر خودتان را معرفی کنید. ادامه مطلب...
در جهان روشنایی هایی وجودداردادامه مطلب...
چاقی یااضافه وزن یکی از مسائلی است که همواره ذهن انسان و خصوصاً انسان قرن بیستم را به خود مشغول داشته است. افراد بسیاری وجود دارند که همواره یا برای مدتی محدود از مشکل اضافه وزن رنج می برند، این افرا همواره به دلایل چاقی خود و راههای رفع آن می اندیشند و برای این کار به طرق مختلفی متوسل می شوند که بعضاً عوارضی نیز در پی دارند. مقاله ی حاضر ادامه مطلب...
بهداشت روان چیزی فراتر از فقدان یا نبود بیماری است. بعد مثبت بهداشت روان که سازمان بهداشت جهانی روی آن تکیه دارد، در تعریف سلامتی لحاظ شده است.
طبق تعریف این سازمان، بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای میگیرد و سلامتی یعنی توانایی کامل برای ایفای نقشهای اجتماعی، روانی، جسمی و بهداشتی و تنها نبود بیماری یا عقبماندگی ذهنی نیست.
به عبارت دیگر، بهداشت روان حالتی از رفاه است که در آن فردادامه مطلب...
لبخند و غم
یک روز غروب، عراقی ها برای بازرسی و آمارگیری به آسایشگاه آمدند. سه نفر بودند. نفر اول شمرد و گفت: یکی کم است! نفر دوم شمرد و گفت: یکی اضافه است! نفر سوم شمارش کرد دید درست است. اسرا را پنج نفر به پنج نفر می شمردند. عمو عابد که تا آن موقع سرش را زیر انداخته بود و ذکر می گفت، شمارش آن سه نفر را که دید با پوزخندی گفت: «خانه تان خراب شه! سه نفر هستید نمی توانید تعداد اسرای یک آسایشگاه را بشمارید. پس چطوری تو جبهه ها آمار می دادید که 998 نفر ایرانی ها را کشتیم.» عراقی ها عصبانی شدند و کتکی حسابی به او زدند.(1)ادامه مطلب...