سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

با سلام

اول کلام بگویم از منتقدان جدی پیام تسلیت آقای احمدی نژاد جهت تسلیت فوت چاوز هستم.

اما به جهت اینکه برخی سؤال کردند.فقط جهت اطلاع مطالب زیر را گردآوری و برایتان گذاشتم تا بخوانید:

 1-  جرم های هوگو چاوز:

 خار چشم شیطان بودن

و خیال راحت او را از حیاط خلوت بودن آمریکای لاتین برآشفتن

 و در سازمان ملل بوش را شیطان خطاب کردن

 و جلوی منافع خیال پردازانه استعمارگران را در کشورهای ثروتمند جهان سوم سد کردن

 و رساندن آن به مردمی که صاحب آن ثروتها هستند

    و حمایت از غزه

 و ایران اسلامی را دوست خطاب کردن

 و از همه بدتر "مهدی" را صدا زدن

  جرم های کمی نیست از نگاه شیطان

 2-  هوگو چاوز در 14 شهریور 1388 (5 سپتامبر 2009) به همراه محمود احمدی‌نژاد از حرم امام رضا علیه السلام بازدید کرد     .
 همچنین او با اشاره به زنده بودن حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و حضرت مسیح سلام الله علیه به این نکته اشاره می‌کند که روزی که شاید دیر یا زود باشد حضرت مهدی و حضرت مسیح ظهور خواهند کرد و جهان را پر از عدالت می کنند  .
 همچنین او در این صحبت‌ها حضرت آیت الله خامنه‌ای را امام خامنه‌ای خطاب می‌کند و  ...
.
 پس از این بازدید او در یک کنفرانس خبری  به حس و حال معنوی که پس از زیارت امام رضا علیه السلام به او دست داده صحبت می‌کند    

شنیدن این حرف‌ها از زبان یک مسیحی معتقد، کمی غیر معقول و غیر قابل قبول به نظر می‌رسد  .

  3-  در مورد عکس های منتشر شده نظرات مختلفی دال بر جعلی یا واقعی بودن منعکس شده که تا اینجا درست بودن تصاویر به نظر می رسد.انید است اخبار بهتری را دریافت کنیم.





      

خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند: یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت. مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم. وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم... چادرم در مشتش بود که شهید شد. از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.





      

با سلام

استفاده از این واژه در ادبیات سیاسی کشور در دوره دوم ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد به شدت زیاد شده است و کمتر سیاست مداری را می توانید یافت کنید که در مصاحبه های خود از این واژه استفاده نکرده باشد.

نوشته من ناظر به این جهت نیست و خیال تان آسوده باشد که اگرچه به مقتضای بحث شاید گریزی به این مطلب نیز بزنم اما شالوده کلامم بر مبنای دیگری جاری است.

برخی از ما مسلمانان و شیعیان در این عصر و دوره زمانی نسبت به امام حاضر خود ادای دین نمی کنیم و به راحتی از کنار حقوق نسبت به ایشان که در دعای ندبه هم از خداوند میخواهیم که: «و اعنّا علی تأدیه حقوقه الیه»
«خداوندا! ما را در ادای حقوق او یاری فرما»رد می شویم.اما در برابر ابراز محبت نسبت به برخی معصومین(ع) بویژه امام حسین(ع) دست از پا نمی شناسیم.

من هرگز نمی خواهم در این جا بحث علمی بکنم چرا که در این مورد مطالب ارزشمندی در کتابها و...آمده که در صورت نیاز می توان مراجعه و از آن آبشخور متقن سیراب شد.

هدف من نگاهی سطحی و عامیانه به موضوع است و شاید مصداق ها بتواند ما را برای نظر به مطالب عمیق و تخصصی سوق دهد.

آیا می شود گفت که به نوعی همه ما دچار انحرافیم؟انحراف از دیدگاه قران به چند دسته تقسیم شده است:

1- هوسها  (جاثیه آیه 23 )

 2- بت ها (ابراهیم آیه 3 ) 

 3- گناهان (بقره آیه 26 )

4- پذیرش ولایت باطل (حج آیه 4 )
5- جهل ونادانی (بقره 198 )

پاسخ من به سؤال مثبت است اما درجات متفاوتی دارد ولی در کل همه دچار شده ایم و هرکس در هر درجه ای از انحراف قرار گرفته باید نسبت به رفع آن اقدام کند.

انحراف هم از نگاههای مختلفی قابل بررسی است.انحراف اجتماعی،فکری،سیاسی و....مهم ترین بخش آن در نظام فکری فردی است که هر فرد به تناسب برداشت ، فهم و تحصیلات خود دچار خواهد شد.تا بحال دیده اید که زیادند آنهایی که با تحصیلات عالیه علوم روز هنوز در خم کوچه اول دینداری مانده و به بن بست یا عقبگرد رسیده اند.

در یکی از ادعیه ماه مبارک شعبان چه زیبا فرموده اند:الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ‏‏لاحِقٌ،هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید.به نظر حقیر مدخل ورودی انحراف خودبینی در مسائل دینی است.تفسیر به رای از آفت هایی است که فراگیر و دامان ما را گرفته است.

بارها در نوشته ها به این آیه مبارک قران استناد کرده ایم که فرموده :«انَّ الذِینَ یَکْفُرُونَ بِاللّهِ وِ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَنْ یُفَرِّفُوا  بَیْنَ اللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَ  یُرِیدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْن ذلِکَ سَبِیلاً أُولئِکَ هُمُ الْکافِرُونَ  حَقّا وَ أَعْتَدْنا لِلْکافِرینَ عَذابا مُهِینا»کسانی که به خدا و پیغمبرانش کفر می ورزند و می خواهند بین خدا و فرستادگان او جدائی بیندازند و می گویند: ما به برخی ایمان آورده و به پاره ای کفر می ورزیم، و می خواهند راهی میان کفر و ایمان اتخاذ کنند ایشان حقا کافرند.سوره نساء آیه 151

به برخی ایمان آوردن و به پاره ای کفر ورزیدن مصداق فراوان دارد که ما باید به آن توجه لازم داشته باشیم.

نکته آخر هم در مورد یک راهکار برای برون رفت از این مسائل است و آن مسئله خودکنترلی است. خودکنترلی،ایجادحالتی است دردرون فردکه اورابه انجام وظابفش متمایل می سازد، بدون آنکه عامل خارجی اورا تحت کنترل داشته باشد. هدفی که درخودکنترلی دنبال می شودارائه یک شخصیت سالم است که به بلوغ فکری رسیده است ودربرابرانواع مشکلات ازخودمقاومت نشان می دهدوخودبابینش عامل آن راانتخاب می کندوعلاوه برمحیط کاردرزندگی شغلی خویش نیز خودکنترل می شود . واین میسروممکن نخواهدبودمگر بسترهای مناسب که نهادینه شود.

 مواردی ازآن عبارتنداز:

        1) ایمان به خداواعتقادات مذهبی: دراسلام زمینه های مناسب برای رشدخودکنترلی افراد فراهم است. فردمسلمان خود را درمقابل خدامسئول می پنداردنه درمقابل مردم. التفات وتوجه حرام وحلال وپرهیزاز گناه شیوه هایی هستندکه فردمسلمان را خودکنترل می سازندوفرد همیشه خدا را ناظر اعمال خود می داند 

   2) توجه به شخصیت و حرمت انسان 

 3) امر به معروف و نهی از منکر بر اساس آموزه های دینی

  4) دادن انگیزه و تشویق افراد خود کنترل 

 5) حس تعلق و وفاداری به ارزش های انسانی  از مهم ترین بسترهای توسعه و بسط نظام خود کنترلی در اجتماع است.

حُسن ختام هم همان جمله معروف امام راحل باشد که فرمودند:عالم محضر خداست.درمحضر خدا معصیت نکنید.





      

 

نام پدر: سیداحمد

طلوع: 1347/01/10         عروج: 1364/12/12

محل عروج: فاو - دریاچه نمک

زندگینامه شهید:

 

شهید سیدرضا لاجوردی فرزند حاج سیداحمد در سال 1347 در برزک محله امام خمینی متولد گردید. تحصیلات خویش را تا سوم راهنمایی ادامه  داد و با شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران درس و بحث را رها نموده و به سنگر دفاع مقدس پیوست در تاریخ 01/11/1362 به عضویت بسیج درآمد و به لشگر 14 امام حسین(ع) اعزام گردید. شهید لاجوردی به مدت 19 ماه در جبهه های نبرد حضور داشت و در عملیات والفجر8 نیز شرکت نمود در جبهه مسئولیت او تک یرانداز بود. شهید سید رضا در تاریخ 12/12/1364 در منطقه دریاچخه نمک در جبهه جنوب در سن 17 سالگی به فیض شهادت رسید. پیکر مقدس او بعد از دو ماه در تاریخ 17/02/1365 به برزک منتقل شد و پس از تشییع جنازه ایشان در جوار امامزاده سراج الدین ابن موسی ابن جعفر(ع) و در گلزار شهدا بخاک سپرده شد.

روحش شاد و یادش گرامی





      

با سلام

v      بهش میگی چرا نماز نمی خوانی؟میگه من ضامن نماز خواندن شماها.اونی که صف اول نماز وایساده می شناسیش؟همون آدم صرف پول میخوره.و شروع می کنه اندر وصف ربا و صرف پول صحبت کردن.

یکی نیست بهش بگه آخه آدم حسابی صرف پول خوردن اون آدم چه ربطی به تو داره؟

v      بهش میگی چرا پاسور بازی میکنی؟آخه عین قماره و حرام.میگه بهتر از این که مثل شماها بنشینم تو جمع و غیبت دیگران رو بکنم.یکی نیست بهش بگه آخه کی مجوز کار اونا رو داده تا بهونه بشه برا تو.اونم داره اشتباه میکنه ولی تو عذر بدتر از گناه داری.

v      بهش میگی این کار تو اشتباهه و درآمدش حرام میشه خب.میگه ای بابا کجای کاری تو این مملکت شتر رو با بارش میبرن اونوقت تو دنبال چی هستی؟

یکی نیست بهش بگه خب کی مجوز اون کار و داده تا بهونه بشه برای کار تو؟

ادامه دارد......





      

عکس شهید در کنار پدر ومادر شهید والامقام  جعفرعلی اشتری

محل شهادت: سقز سنندج

تاریخ شهادت:17/12/1362

شهید اشتری

 

 

مختصری از زندگینامه شهید اشتری

 





      

شهید علی اکبر قاسمی برزکی

فزرند هاشم

تاریخ شهادت: 10/12/1362

محل شهادت: طلائیه - خیبر

 

شهید علی اکبر قاسمی برزکی





      

مردم و دیگران
عده ای فقط به خود فکر می کنند و به دیگران کاری ندارند.
عده ای همچون سیم رابط فقط به دیگران فکر می کنند.
عده ای هم به خود فکر می کنند و هم به دیگران . ادامه مطلب...



      

سُئِل أَمیرُالمُؤمِنینَ‏ علیه السلام عَنِ «العِلْمِ»، فَقالَ: أَربَعُ کَلِماتٍ: أَنْ تَعْبُدَ اللهَ بِقَدْرِ حاجَتِکَ إلَیْهِ، وَ أَنْ تَعْصِیَهُ بِقَدْرِ صَبْرِکَ عَلَى النَّارِ، وَ أَنْ تَعْمَلَ لِدُنْیاکَ بِقَدْرِ عُمُرِکَ فیها، وَ أَنْ تَعْمَلَ لآِخِرَتِکَ بِقَدْرِ بَقائِکَ فیها   .

   

از امیرالمؤمنین علیه السلام از «علم  » سؤال شد، فرمودند: چهار کلمه است:

خداوند را به اندازه­ای که به او نیازمندی، عبادت کنی. او را به اندازه­ای که طاقت تحمل آتش را داری، معصیت کنی. برای دنیایت به که در آن عمر داری، کار کنی و برای آخرتت به اندازه­ای که در آن باقی می­مانی، عمل کنی.

 

تنبیه الخواطر (مجموعه ورام) ج2، ص37





      

بسم الله الرحمن الرحیم
پروفسور "جرج جرداق" مسیحی، در کتاب "امام علی صوت العدالة الانسانیة" می گوید: بعضی از خطبه های امام علی را بیش از دویست بار خواندم و سیر نشدم، یا جناب علامه ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه می گوید: خطبه شقشقیه را من ده ها بار مطالعه کردم و سیراب نگشتم.
خطبه های
 "سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی" نه جزء سخنرانی، نه جزء نامه و نه جزء کلمات قصار است، لذا سید رضی اصلا این خطبه سلونی را در نهج البلاغه نیاورده است. شارحان نهج البلاغه مثل ابن ابی الحدید و ... بخشهایی از این خطبه سلونی را در کتاب‌هایشان آورده اند.

این مجموعه سوال و جواب ها که معلوم می شود چندین منبر سَلونی قَبلَ اَن تَفقِدونی بوده است، و حدود هفتاد و نه پرسش و پاسخ است که تعدادی از آن ذکر می شود: اولین سوال کننده از گوشه‌ی مسجد کوفه برخاست و پرسید:
یا علی، به من بگو از اینجا که من ایستاده ام تا عرش خدا چقدر فاصله است؟
امیرالمومنین فرمود:
 اولا فاصله فرش تا عرش، یک فاصله‌ی مکانی نیست که من به تو بگویم از اینجا تا عرش چقدر فاصله است ؟ اما اگر یک مومنی خالصانه بگوید لا اله الا الله و این کلمه توحید را بر زبان خود جاری سازد، او فاصله فرش تا عرش را پیموده است ، فرش و عرش را به یکدیگر دوخته است .
و بعد در ادامه فرمود : اگر می خواهی عرش پروردگار رحمان را جستجو کنی، بدان قلب یک انسان مومن عرش پروردگار رحمان است‌‌.
اولین سوال کننده جواب سوال خود را گرفت و نشست .
 
دوم:
 سائل دوم از گوشه‌ی دیگر مسجد برخاست ، پرسید:
یا علی، به من بگو واجب کدام است ؟ واجب تر کدام است؟
نزدیک کدام است؟ نزدیک تر کدام است؟
عجیب کدام است؟ عجیب تر کدام است؟
مشکل کدام است ؟ مشکل تر کدام است ؟
امیرالمومنین در پاسخ فرمود:
واجب، ترک گناه است و واجب‌ تر از آن توبه‌ی از گناه است.
نزدیک، قیامت است و نزدیک تر از آن مرگ است.
عجیب، بی‌وفایی دنیاست و عجیب تر از آن دل بستن به این دنیای بی‌وفاست.
مشکل، سرازیر قبر شدن است و مشکل تر از آن با دست خالی سرازیر قبر شدن است.
این سائل دوم هم جواب سوال خود را گرفت و نشست.
 
سوم:
 سائل سوم از گوشه‌ی دیگر مسجد کوفه برخاست. پرسید:
یا علی، به من بگو من از کجا بفهمم خدا عبادت های مرا قبول کرد؟
از کجا بفهمم خدا گناهان مرا آمرزیده است ؟
از کجا بفهمم خدا عبادت های مرا قبول نکرد و مردود اعلام شد؟
از کجا بفهمم خدا گناهان مرا نیامرزید و در نامه ی عمل من ثبت شد؟

ادامه مطلب...



      
<      1   2   3      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم