سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

 «اگر مدیریت جاذبه هاى توریستى استان اصفهان در اختیار مالزى قرار گیرد، سالانه برابر با ارز آورى نفت براى ایران سودآور خواهد بود.»

مالزیایى ها لقب Bapa Pemodenan پدر مدرنیزه (مالزى) را به ماهاتیر محمد داده اند.اگرچه دوران نخست وزیرى او یکى از طولانى ترین دوره هاى تصدى سیاسى بوده است اما هنگامى که او پس از 22سال دفتر کارى خود را ترک مى کرد فقر درمالزى از 55 در صد به7در صد رسیده بود. مالزى به جرگه ببرهاى آسیا پیوست. اشتغال در مالزى در حدى بهبود یافت که خود میزبان نیروى کار آسیاى شرقى و جنوبى شد.

ماهاتیر محمد یکى از 9 فرزند یک مهاجردو رگه هندى به مالزى و یک مادر مالایایى بود او بعدها پزشک شد و به مدت5سال در زادگاه خود به مداواى بیماران پرداخت. همسرش همکلاسى دانشگاه پزشکى بود.?پسر او در تجارت و سیاست در مالزى فعالیت دارند و یکى از دو دخترش مارینا نویسنده و فعال در زمینه بیمارى ایدز است.

سیاست اقتصادى ماهاتیر یکى از قابل بحث ترین جنبه هاى زندگى سیاسى او به شمار مى رود.دورانى که حاصل آن تمرکز بر تکنولوژى هاى برتر، صنایع، تجارت و تکنولوژى ارتباطات بوده است.بناى اصلى این برنامه ها بر همکارى ملى گذاشته شد.

یکى از پروژه هاى مورد علاقه او «پروژا استیل» بود که در حقیقت تلاش او براى الگو گرفتن از ژاپن و کره شمالى است.حاصل آن کارخانه ماشین سازى پروتون و خدمات تلویزیون ماهواره اى «آسترو» بود.

رشد اقتصادى مالزى در بین سالهاى 1988 و 1997 بیشتر از 10 در صد بود. آن زمان استانداردهاى زندگى تا 20 برابر رشد کرد و درصد فقر، بیسوادى، مرگ و میر نوزادان و دیگر شاخص هاى اجتماعى در حد کشورهاى پیشرفته رشد کرد.

پروژه هاى ملى که او در این سالها انجام داد «تندراه شمال- جنوب»، «کریدور ابر رسانه اى»، فرودگاه بین المللى کوالالامپور و شمار بسیارى از پروژه هاى بزرگ صنعتى و عمرانى است. سیستم آموزشى یکى دیگر از نقاط بنیادى در برنامه حرکت مالزى به جلو بود. با این حال ماهاتیر هم چون بسیارى دیگر از مدیران اقتصادى و سیاسى از انتقادات چه اقتصادى و چه سیاسى در جامعه مالزى دور نبوده است. اما آنچه در وراى طیف نقاط مثبت یا ضعف در فعالیت او مهم است جهش اقتصادى مالزى از یک کشور فقیر و درمانده تازه از زیر یوغ استعمار درآمده با درصد بالاى بیکارى، است.

در یک بیان ارمغان ماهاتیر به مردم مالزى رفاه و آسایش بود.مالزى هم اینک به یکى از قطبهاى مهم گردشگرى و همچنین تحصیل دانشجویان خارجى درآمده است.

ماهاتیر محمد در یک سخنرانى گفته است: «ما به جاى استراتژى جایگزینى واردات، استراتژى توسعه صادرات را پى گرفتیم و اجازه دادیم خارجى ها با تکنولوژى خود، کشور ما را صنعتى کنند. در حالى که اگر خودمان مى خواستیم هر یک از این تکنولوژى ها را بسازیم، 30 تا 40 سال طول مى کشید.»

 اگرچه نباید از یاد برد کارى که ماهاتیر انجام داد، کار بزرگى بود، اما نه آن قدر بزرگ که از پس معمولى ترین آدم ها برنیاید. تنها کارى که وى انجام داد، این بود که در یک کلام به علم اقتصاد، اعتماد کرد.«ماهاتیر» مسلمانى معتقد و یک ملى گراى تمام عیار است و به صراحت در سیاست خارجى با غرب شهرت دارد.

این درست است که ماهاتیر بیش از هر چیز مرد ایده هاى کاربردى و سازنده بود.قدرتى که مى توان با آن کارهاى بزرگ انجام داد. او مى گوید: «اگر قدرت اقتصادى داشته باشید، دولت شما قدرت دارد از کشور دفاع کند چرا که ازتجارت و کارآفرینى قدرت حاصل مى شود و مى تواند جهت دفاع هم بکار گرفته شود. ما نتوانستیم کشور صنعتى شویم چون مستعمره بودیم. بعدها «در کنار هم» در رقابت شرکت کردیم.ما کشورى فقیر با درآمد سرانه 300 دلار بودیم که با حفظ«ثبات سیاسى»، تولید ناخالص خود را از 12 میلیارد دلار به 230میلیارد دلار رساندیم. ما مى توانیم در مالزى فقط به فکر شکست همسایه ابرقدرتى مثل چین و همواره درحال جنگ باشیم، اما ما به خود مى گوییم: بهتر است از یک کیک که درحال ترقى و رشد است، لقمه اى اندازه خود برداریم نه کل کیک را که در خوردنش بمانیم.»
ماهاتیر محمد همچنان در بنیاد صلح خویش به نام perdana بر ضرورت تجهیز مسلمانان به سلاح علم پاى مى فشارد.

 





      
نام تو را باید
از فهرست اعراب شایسته خط بزنیم
تو
بجای آنکه در ایوان ویلای ساحلی ات
لم بدهی
و چرت تابستانی ات را
با دود قلیان مفرح کنی
تفنگ دست می‏گیری
و از پشت تریبون المنار
وبا نعره‌ها‌یت
چرت ما را پاره می‏کنی
تو هیچ شباهتی به اعراب بزرگ نداری، سید حسن!
نه شکمت
آن اندازه است
که از پشت دشداشه‌ها‌ی سفید
وقار عربی ات را نمایان کند
نه چفیه و عقال داری
تازه عمامه سیاه سرت می‏گذاری
که ما را به یاد خمینی می‏اندازد
که یکبار چرت مان را پاره کرده بود
تو ننگ عربی، سید حسن!
بجای آنکه در حرمسرایت بگردی
و رقص عربی ممالیک گرجی و اوکراینی ات را تماشا کنی
تا فردا در بهشت
برای مغازله با حوریان آماده باشی
در مخفیگاهت
که نمی‏دانیم کجاست
می نشینی و نهج البلاغه می‏خوانی
تو کافر شده ای، سید حسن!
و بر ماست که تو را به یهودیان اهل کتاب بسپاریم...
فقط به رسم مردان بزرگ عرب
صادق باش و بگو
برد موشک‌ها‌یت
به ریاض که نمی‏رسد؟



      

خدمت دوستان برزکی

شماره جدید نشریه در روز پنجشنبه 12/10/87 منتشر شد.جهت دریافت از طریق فروشگاههای سطح شهرهای کاشان و برزک میتوانید تهیه نمائید.





      

با سلام.

در شماره جدید نشریه بهشت پنهان(شماره 8) به مناسبت جلسه سفیران خدمت در شهر برزک مطالبی مفصل آمده است.در اثناء تهیه این مطلب توسط دوستان من به این فکر افتادم در حد بضاعت خود حضوران سفیران خدمت در روستاها و شهرهای کوچک را یک آسیب شناسی کنم .انشاءا...در اولین فرصت ممکن

از همه دوستان در این شبها التماس دعا دارم.دعا بفرمائید شور و شعور این ماه را دریابیم و به ندای امام غریبمان لبیک گوئیم.انشاءا...





      

با سلام.بحمدا... سوالات مطرح شده در مورد مسکن در وبلاگ قرار گرفته که عینا تقدیم میشود:

• فوریت‌ها :
1. قطعی شدن قرارداد با پیمان کار یا پیمان‌کاران و ارایه روگرفت آن .
2. یک نسخه از نقشه معماری، سازه، مکانیک و برق مجتمع‌های پروژه ارایه شود.
3. فهرست مصالح ساختمانی مورد مصرف در پروژه جهت (متر برآورد) و مقایسه ارایه شود.
• مهندسی :
4. مرغوبیت نوع مصالح ساختمانی به استناد نمونه فاکتور خریدهای پیشین.
5. کیفیت و چگونگی نظارت مهندسی بر اجرای پروژه‌ها و عملیات ساختمانی.
6. چارت تشکیلاتی و نام کادر مهندسی و نظارت همراه با وظایف وشماره تماس.
7. هزینه نقشه‌های ثانوی ( تکراری) قید شود.
• اجرایی :
8. شیوه انتخاب، انتصاب و یا عضویت اعضای هیئت مدیره اداره مسکن چگونه است؟
9. هزینه ثبت نام و مبالغ اعلام شده در هزاره پنجم و ششم به تفکیک زمان، اعلام شود.
10. تاریخ آغاز عملیات این پروژه اعلام شود.
11. زمان پایان پروژه براساس قرارداد با پیمان‌کاران چه تاریخی است؟
12. تصمیم به ساخت دوهزار واحد به جای هزار واحد با چه توجیه اجرایی، زمانی و مالی صورت گرفته است؟
13. روگرفت قرارداد با پیمان‌کاران ارایه شود.
14. جدول زمان بندی انجام پرو‍ژه از آغاز تا کنون با توضیح کامل نوع عملیات ساختمانی، ارایه شود.
15. جدول پیش‌بینی زمان‌بندی ادامه کار تا تحویل، ارایه شود.

• حقوقی :
16. متصدی امر مسکن طلاب در حوزه کدام بخش است و زیر نظر چه ارگانی فعالیت می‌کند؟
17. هویت حقوقی اداره مسکن مرکز خدمات یا نور گستر چیست؟
18. ( شرکت تعاونی، دولتی، خصوصی،‌آزاد، حوزوی و یا غیره )
19. متن قرارداد فی مابین طلاب متقاضی مسکن و مرکز ارایه شود.
20. اساسنامه اداره مسکن ارایه شود.
21. ناظر پروژه کیست و چگونه انتخاب می‌شود؟
22. آیا ناظری از سوی طلاب متقاضی مسکن در پروژه مربوطه وجود دارد؟
23. نقش و تاثیر ناظر در تصمیمات هیئت مدیره مسکن چیست؟
24. درصورت عدم استطاعت مالی طلاب یا بروز مشکلات غیر منتظره مالی، امتیاز مسکن طلاب، به هزاره بعد منتقل می‌شود یا لغو می‌شود؟
25. چنان‌چه به هر دلیل، طلبه از ادامه پرداخت هزینه ها یا اخذ واحد ، در هر مرحله منصرف شود، واحد ساخته شده به ازای شماره امتیاز آن فرد به چه کسی واکذار می‌شود و شرایط آن چیست؟

• زمین :
26. زمین مربوط به پروژه آیا از دولت خریداری شده یا واگذار شده است؟
27. نرخ خرید زمین یا واگذاری دولتی به ازای هر متر مربع چقدر است؟
28. زمان تحویل زمین مربوطه چه تاریخی بوده است؟
29. با توجه به رویه مسکن طلاب در هزاره‌های سابق و فروش زمین همراه با مسکن، چرا اکنون اعلام می‌شود زمین مربوط اجاره پنج ساله است؟ و آیا این نباید به ارزان تر شدن واحد ها بیانجامد؟
30. مبلغ اجاره زمین (20 درصد قیمت منطقه‌ای) در سال‌های مورد نظر اداره مسکن تا کنون چقدر بوده و در مجموع تا پایان دوره حدودا به چه مبلغی خواهد رسید؟

• شهرسازی :

31. قوانین مربوط به شهرسازی از جمله احداث مدرسه و اماکن عمومی تا چه حد در پروژه رعایت می‌شود و هزینه آن چگونه تأمین می‌شود؟
32. با توجه به نیاز ساکنان واحدهای آپارتمانی به فضای بزرگ تر، آیا در نقشه مجتمع‌ها، سالن اجتماعات در نظر گرفته شده است؟
33. تامین امکانات رفاهی از جمله فروشگاه، درمانگاه و فضای سبز خارج مجتمع‌ها طبق قانون به عهده کیست؟
34. مرکز مسکن طلاب در پروژه های پردیسان در نقشه شهری و خیابان کشی شهرک پردیسان دخالت دارد؟
35. آماده سازی زمین به عهده کیست و هزینه های آن چه میزان و از کجا تأمین می‌شود؟

امورمالی و وام :
36. با توجه به انتظار چند ساله از زمان ثبت نام تا قرعه کشی و تحویل واحدها، سود سرمایه جمع آوری شده از طلاب در مدتی که عملیات ساختمانی صورت نگرفته یا تعطیل بوده، چگونه محاسبه می‌شود و آیا در قیمت تمام شده لحاظ می‌گردد؟
37. آیا طلاب برای دریافت واحدها قیمت تمام شده ( خالص هزینه مصالح و پیمانکاری ، مهندسی ، زمین و اشتراک و امتیاز آب و برق و ...) را می‌پردازند یا قیمت تمام شده به علاوه هزینه های اجرایی دست اندرکاران مسکن و سود حاصل ؟
38. اختلاف قیمت بازار کار مسکن با مبلغ اعلام شده در مرحله اول (مبنی بر حدود پانصدهزار تومان در متر) ناشی از چیست؟
39. با توجه به رویه تدریجی اعلام دریافت وجه از طلاب و آخرین مرحله که درخواست واریز سه ملیون تومان بود، علت تغییر نظر مرکز و درخواست تکمیل موجودی تا 18 و 16 ملیون تومان با فرصت کوتاه چند ماهه چه بود؟
40. تغییر نظر مدیران و اعلام تکمیل موجودی تا دوازده ملیون و قرعه کسی دومرحله‌ای به چه دلیل بوده و چه تأثبری در هزینه نهایی و زمان اجرا دارد؟
41. آیا امکان تغییر نظر مجدد در مبلغ پیش از قرعه کشی وزمان آن و جود دارد یا این نظر قطعی مدیران است؟
42. جریمه تأخیر در پایان کار به عهده مرکز است یا طلاب متقاضی مسکن؟
43. میزان وام دریافتی برای هرواحد برای مالک و کارفرما (پیمان کار) چقدر است و از چه تاریخی وصول می‌شود؟
44. سپرده گذاری برای دریافت وام از بانک مسکن برای اجرای پروژه این دوهزار واحد از چه تاریخی و با چه مبلغی صورت گرفته است؟
45. نظارت بر مسایل مالی از چه طریقی انجام می‌پردازد؟
46. امکان بازبینی مسایل مالی و گزارش‌گیری از آن توسط نمایندگان.
47. کمک های مالی در این پروژه از چه نهادهای خصوصی یا دولتی دریافت شده و میزان و عنوان آن کدام است و در چه موردی هزینه شده است.
48. سود دوران مشارکت وام مسکن از چه زمانی محاسبه می‌شود و نرخ آن چقدر است؟
49. آیا تا کنون از ردیف بودجه حوزه مصوب دولت و مجلس، مبلغی جهت مسکن استفاده شده است؟
50. پروژه مسکن طلاب، غیر از مبالغ پرداختی طلاب، منبع دیگری نیز دارد و آیا از هدایای مراجع معظم تقلید و رهبر معظم انقلاب، یا خیرین بهره نبرده است؟
51. با توجه به انبوه سازی و نیز مالکیت طلاب آیا پروژه‌ها از تخفیفات دولتی و شهرداری بهره‌مند شده است؟

• واحد‌های آزاد :
52. چند درصد واحدها فروش آزاد می‌شود؟
53. محل تأمین هزینه واحدهای آزاد کجاست؟
54. درآمد حاصل از فروش آزاد واحدها در چه محلی هزینه می‌شود؟
55. شیوه و شرایط فروش آزاد واحدها چیست؟
56. گزارش مبسوطی از فروش واحدهای آزاد پیشین که به اعضای هزاره پنجم و ششم واگذار شده ارایه شود ( مبلغ فروش، وام ، نام و شماره عضویت ، تاریخ، مبلغ وام و ...)
57. آیا واحدهای آزاد تنها به دارندگان عضویت و امتیاز تعلق دارد یا به هر طلبه ( یا احیانا به غیر طلبه) متقاضی فروخته می‌شود؟





      

خدمت دوستان عضو تعاونی مسکن پردیسان(4300-6300)

چنانچه از محتوا و تصمیمهای جلسه بخواهید اطلاع داشته باشید لطفا به وبلاگ مربوطه که لینک شده است مراجعه نمائید.

در ذیل مطالب جلسه دقیقا از وبلاگ کپی شده است:

پس از چند مرحله اعتراض طلاب، مرکز خدمات حوزه علمیه با ارسال پیامک (با شماره 9830007252 ) به آن دسته از طلاب متقاضی مسکن (از شماره 4300 تا 6500) که تلفن همراه داشتند، جهت شرکت در جلسه رأی گیری برای انتخاب نماینده دعوت کرد.
با توجه به زمان کم و برداشت های مختلف و ساعت درسی، بخشی از افراد مورد نظر در جلسه مذکوربه تاریخ سه شنبه 12/9/87 شرکت کردند اما همین مقدار نیز معتنابه بود و در حالی که سالن نمازخانه مملو از جمعیت بود، رأی گیری انجام پذیرفت .
در این رأی گیری افراد زیر بیشترین آرا را به خود اختصاص دادند:
الله مرادیان ، بیات، پرهیزکار، تکاپو، جانجانی، شریعتی، عبداللهی، مرتضوی و موسوی.
نمایندگان در اقدام بعدی جلسه‌ای به تاریخ جمعه15/ 9/ 87 در فیضیه تشکیل دادند و اهداف و راهکارها را بررسی نمودند.مسئله وبلاگ، تدوین پیش نویس آیین نامه و محورهای کار از جمله مباحث بود.
در جلسه بعدی که درحرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها  و در تاریخ17/ /87 تشکیل شد، آیین نامه به تصویب رسید و آقای مرتضوی به عنوان رابط نمایندگان با مرکز خدمات و آقای عبداللهی به عنوان سخن‌گو انتخاب شدند.
در جلسه بعد شنبه 30/ 9/ 87 در حرم، محورهای مورد بحث که ابهام داشت نهایی شد و مقرر گردید پس از تنظیم آن در قالب یک بسته به خدمت مدیر محترم مرکز خدمات ارایه شود و موارد خاص آن که فوریت داشت با قید فوریت تقدیم شود.
پس از تنظیم بسته با عنوان«بسته پرسش‌ها و درخواست‌های نمایندگان طلاب متقاضی مسکن از شماره 4300 تا 6500» در جلسه مورخه 1/ 10 /87 مراتب به امضا و مهر نمایندگان رسید.
با پیگیری آقای شریعتی و مساعدت دفتر مدیر مرکز  خدمات، جلسه‌ای با حضور آقایان الله مرادیان ، تکاپو، جانجانی، شریعتی، عبداللهی، مرتضوی و موسوی به تاریخ 4/10/87 در دفتر حجت الاسلام و المسلمین نواب، تشکیل شد و بسته تقدیم گردید.
آقای نواب ضمن پذیرش بسته و مطالعه آن اظهار داشت پاسخ مکتوب و مهر و امضا شده آن را یک ماه بعد در تاریخ 4/11/87 ارایه خواهد داد اما با فوریت موارد خاص موافقت نکرد و گفت تمام موارد یک جا پاسخ داده خواهد شد.
وی هم‌چنین پیشنهاد کرد برخی موارد مانند بحث زمین و وام از نهاد های مربوط نیز استعلام شود و مجددا تأکید کرد مرکز خدمات حوزه علمیه تاکنون از رهبری و مراجع، دیناری برای مسکن طلاب دریافت نکرده است.
آقای نواب در ضمن تایید کرد بالارفتن قیمت مسکن و مصالح (پیش از افت قیمت کنونی) باعث شده پروژه هزاره پنج و شش با افزایش قیمت مواجه شود.
متن بسته پرسش‌ها و درخواست ها که بیش از پنجاه مورد است متعاقبا به اطلاع طلاب محترم خواهد رسید.





      

به دنبال مطلبی در مورد ماه محرم بودم مقاله ذیل برایم جالب و دارای مطالب مفیدی بود لذا جهت استفاده آنرا عینا می‏آورو.امید است مورد استفاده باشد.

عزاداری و انتظار

اشاره :

موضوع زیارت قبور مطهر و مقدّس معصومین(ع) توسل به آن‌ها و سوگواری در ایّام شهادت‌شان، به ویژه در مورد حضرت مقدّس سیدالشهدا(ع)، از موضوعاتی است که در فرهنگ اسلامی، جایگاه رفیعی دارد. از ناحیه ذات اقدس الهی در احادیث قدسی و نیز از سوی چهارده معصوم(ع) سفارش زیادی به عزاداری سیدالشهدا(ع) شده است، که این مطلب حاکی از نقش عظیم این امر در احیای دین و زنده نگه داشتن آن است. به عبارت دیگر می توان چنین مجالسی را از مهم‌ترین وسایل صیانت از کیان دین و جامعه اسلامی و نیز بسط روح دین و دینداری دانست. متأسفانه عزاداری‌ها با همه اهمیت و جایگاه مهمی که در فرهنگ اسلامی دارند، در طول زمان دچار آفات، خطرات و انحرافاتی شده است که نقش این وسیله مهم را تا حدودی کم‌ رنگ کرده است.در این مطلب، نویسنده می‌کوشد تا بعضی از شرایط ظاهری و باطنی عزاداری یک منتظر را ارائه نماید. باشد که مورد استفاده قرار گیرد.

وظیفه عزادار در قبال امام زمان (عج)

عزادار حقیقی به خوبی می‌داند که سوگواری و برپایی مجالس بزرگداشت برای اهل بیت(ع) فقط قسمت کوچکی از وظایف الهی او نسبت به آنان است بلکه وظیفه بالاتر، توجه به درس‌ها و عبرت‌های عاشورا و عمل به آن‌ها است. عمل به تکالیف از جمله درس‌هایی است که عزادار حقیقی از عاشوراییان فرا گرفته است. او خود را نسبت به امام زمانش مکلف و مسئول می‌داند. (1)

عزادار، نیک می‌داند که باید به تنهایی در دادگاه عدل الهی نسبت به رفتار خود با امام زمانش پاسخگو باشد لذا، برای عمل به وظیفه‌اش منتظر هیچ‌کس نمی‌ماند؛ او منتظر سازمان‌ها، نهادها و اشخاص نیست. او خودش به تنهایی برای خارج کردن امام زمان(ع) از تنهایی، غیبت، اضطرار و آوارگی تلاش می‌کند. او مانند شهدای کربلا که هرگز به کمی نفرات شان توجه نکردند و هر یک فقط و فقط به فکر انجام وظیفه در قبال امام مظلوم و تنهاییش بود و کاری به نتیجه و تأیید دیگران نداشت، عمل می‌کند. مانند «عبدالله بن حسن(ع)» که وقتی دید عمویش تنها و مجروح به روی زمین افتاده است و دشمن دور او را گرفته، خود را به عمویش رساند و هنگامی که «ابجربن کعب» (لعنة الله علیه) شمشیرش را فرود آورد که امام را بکشد، دست خود را در مقابل شمشیر او گرفت تا از امامش دفاع کند و دستش قطع شد و در آغوش عمویش حسین(ع) افتاد تا این که «حرمله» (لعنة الله علیه) او را با تیر به شهادت رساند.(2)

2) عزادار حقیقی یا «منتظر حقیقی» در این مرحله می‌داند که اگر بخواهد رضایت خدا را جلب کند و به هدف خلقت و کمال نهایی و غایی وجودش نایل شود، باید به این «تنها موعظه» خداوند متعال در قرآن کریم عمل کند که فرمود:

قل إنّما أعظکم بواحدةٍ أن تقوموا لله مثنی و فرادی.(3)
ای رسول ما،‌ به امت بگو که من به یک سخن شما را موعظه می‌کنم و آن سخن این است که شما، خالص دو نفری، و یا به تنهایی برای خدا قیام کنید.

امام خمینی(ره) دربارهء ‌این موعظه خداوند چنین می ‌فرمایند:
خدای تعالی در این کلام شریف، از سر منزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظه‌هایی است که خدای عالم از میانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده، این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خدا است که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خُلّت رساند و از جلوه‌های گوناگون عالم طبیعت رهاند.

خلیل آسا در علم الیقین زن

ندای لا اُحبّ الآفلین زن

قیام الله است که موسای کلیم را با یک عصا بر فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آن‌ها را به باد فنا داد. و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحرا کشاند. قیام برای خدا است که خاتم‌النبیّین(ص) را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بت‌ها را از خانة خدا بر انداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام «قاب قوسین او أدنی» رساند. خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده، همه جهانیان را بر ما چیره کرده، و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران در آورده... موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفع شخصی کرده، تا به همه سعادت‌های دو جهان نائل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید.»(4)
آری، خودخواهی ما و ترک قیام برای خدا است که ما را به روز سیاه غیبت امام زمان(ع) و تنهایی و غربت حضرت کشانده و مستکبران را بر کشوهای اسلامی حاکم کرده است. همان‌طور که خود آن حضرت فرمود:
اگر شیعیان نسبت به ما وفادار و هم‌دل بودند، ظهور ما به تأخیر نمی‌افتاد(5).
راه چاره همان است که امام خمینی(ره) فرمود، یعنی موعظه خدای جهان را بخوانیم و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده، بپذیریم و ترک نفع‌های شخصی کنیم و با منتقم اصلی حسین(ع) آشتی کنیم، و با وفاداری نسبت به او، برای رفع موانع ظهورش و نبرد با دشمنانش قیام لله کنیم و از این حالت دنیازدگی و انفعال خارج شویم و با کنار گذاشتن نفع‌های شخصی و جیفه گندیده دنیا، برای ظهورش عملیاتی شویم.(6) امام خمینی(ره) در جای دیگر می ‌فرمایند: نگویید تنها هستیم،‌  تنهایی هم باید قیام بکنیم، اجتماعی هم باید قیام کنیم، باید قیام کنیم، با هم باید قیام کنیم، همه موظفیم به اینکه برای خدا قیام کنیم.(7)
برای خدا قیام کنید و از تنهایی و غربت نهراسید.(8)
در زیارت عاشورا پس از اعلام برائت از بنیان‌گذاران ظلم به اهل بیت(ع) و نیز کسانی که آن‌ها را از مقامشان کنار زدند و همچنین کسانی که مقدمات جنایات ظالمان را فراهم کردند. نسبت به پیروان و تابعین و دوستان آن‌ها نیز اعلام برائت می‌شود، یعنی از همه کسانی که در طول تاریخ در مصیبت اعظم، به خصوص در غیبت امام زمان(ع) نقش داشته و کار آن‌ها به نحوی مانعی بر سر راه ظهور منجی بشریت بوده است. برای همین است که بلافاصله خطاب به سیدالشهدا(ع) چنین عرض می‌کنیم:
ای اباعبدالله، من تا قیامت با کسانی که با شما در سلم و صلح هستند در صلحم و با کسانی که با شما در جنگ هستند، در جنگم.(9)
به این ترتیب نظام دوستی و دشمنی عزادار حقیقی به طور کامل روشن و مشخص است. او با همه کسانی که شیعه و محبّ اهل بیت(ع) هستند و با آن‌ها دشمنی ندارند، در صلح و دوستی است و با همه کسانی که دشمن اهل بیت(ع) و به خصوص امام زمان(ع) هستند، در جنگ است. و این دوستی و دشمنی تا قیامت ادامه دارد. اگر دشمنان امام زمان تا قیامت هم حضرت مخالفت و دشمنی داشته باشند، عزادار حقیقی هرگز از مبارزه و جهاد علیه آن‌ها خسته و ناتوان نمییشود. لذا پس از اعلام جنگ با دشمنان آن‌ها، ابتدا بنیان‌گذاران ظلم بر آن‌ها را مورد لعن قرار می‌دهیم و پس از این کار انتقام حسین(ع) را به همراه امام زمان(ع) آرزو می‌کنیم. چرا که مبارزه با دشمنان اهل بیت بدون همراهی با امام زمان(ع) فایده ندارد و انتقام از آنان بدون آن حضرت ممکن نیست. بنابراین عنصر جهاد و مبارزه هرگز از زندگی عزادار حقیقی حذف نمی‌شود. او تا وقتی که با مصیبت اعظم غیبت امام زمان(ع) آن هم در اوج غربت و مظلومیت و تنهایی رو به روست، هرگز آرام و قرار ندارد. او تا لحظه‌ با شکوه ظهور و از بین رفتن این مصیبت اعظم به مبارزه با دجّال و موانع ظهور ادامه مییدهد. و پس از ظهور نیز به جهاد در راه امامش برای انتقام امام حسین(ع) و سایر اهل بیت(ع) ادامه می‌دهد و رمز این که این مبارزه و جهاد همیشگی و طولانی است،‌ این است که قرآن کریم به همه مسلمین دستور داده است که تا رفع فتنه و حاکمیت دین خدا در سراسر جهان به جهاد مقدس خود ادامه دهند:
و قاتلوهم حتّی لا تکون فتنةٌ و یکون الدّین کلّه لله.(10)
با کافران جهاد کنید که دیگر فتنه‌ای باقی نماند و آیین همه ما در دین خدا باشد.
کدام فتنه و مصیبت برای جامعه انسانی بالاتر از غیبت امام زمان(ع) و محرومیت جامعه جهانی از رهبر معصوم و متخصص الهی و مظهر خدا است. عزادار حقیقی در این مقطع حساس و سرنوشت‌ساز با تشخیص وظیفه الهی جهاد، بدون فوت وقت تا رفع این بزرگ‌ترین فتنه، و تا رسیدن به امام خود و جهاد در رکاب او، به مبارزه می‌پردازد. او نیک می‌داند بهترین زمان برای سربازی و خدمت و تقرّب نسبت به امام زمان(ع) زمانی کنونی است. نه زمان ظهور که زمان پیروزی است. چنان که قرآن کریم می‌فرماید:
لا یستوی منکم من أنفق من قبل الفتح و قاتل أولئک أعظم درجةً من الذّین أنفقوا من بعد و قاتلو و کلاً وعدالله الحسنی و الله بما تعملون خبیرٌ.(11)
آن مسلمانانی که پیش از فتح مکه در راه دین انفاق و جهاد کردند با دیگران برابر نیستند آنان درجه‌ای عظیم‌تر دارند، تا کسانی که بعد از فتح انفاق و جهاد کردند. البته خدا به هر دو طایفه وعده احسان داد. و خدا به آنچه می‌کنید آگاه است.
قیام و جهاد برای برطرف کردن موانع ظهور ارزش و اهمیت بیشتری نسبت به سربازی و جهاد در رکاب آن حضرت را دارد، زیرا قرآن کریم همراهی با امام را قبل از پیروزی با ارزش‌تر و مهم‌تر می‌داند. بزرگ‌ترین گناه برای عزدار در مرتبه پنجم، تنها گذاشتن امام زمان(ع) است. عزادار که در این مرتبه آگاهی زیادی نسبت به درس‌ها و پیام‌های عاشورا دارد، به وفاداری و هم‌دلی نسبت به امام زمانش بیشترین توجه و اهتمام را دارد. او از اصحاب عاشورا درس بزرگ وفاداری نسبت به امام زمان خویش را به خوبی آموخته است. وفاداری یعنی پای‌بند بودن به عهد و پیمانی که بسته‌ایم. وفای به عهد، به خصوص نسبت به امام و رهبر معصوم از بزرگ‌ترین واجبات است و پیمان شکنی و بی‌وفایی از بزرگ‌ترین محرمات می‌باشد. قرآن کریم و روایات معتبر اسلامی مملوّ از توصیه اکید به رعایت عهد و وفاداری و پرهیز از عهد شکنی و بی وفایی است. سیدالشهدا(ع) در روز عاشورا درباره دو گروه دوستان و دشمنان سخن گفت. دوستان خویش را به وفاداری ستود و دشمنانش را به خاطر بی‌وفایی‌شان مورد نکوهش و سرزنش قرار داد. آن حضرت(ع) در مورد دوستان خود فرمودند:
من اصحابی باوفاتر و بهتر از اصحابم نمی‌شناسم. (12)
در روز عاشورا وقتی بر بالین «مسلم بن عوسجه» آمد، این آیه شریفه را خواند:
فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً.(13)
از مؤمنین مردانی هستند که با عهد خویش با خدا صادق بودند، برخییشان به عهد خود وفا کرده و جان باختند، برخی هم منتظرند و عهد و پیمان را هیچ دگرگون نساختند.
امام(ع) درباره دشمنان خود نیز چنین فرمودند: «اهل وفا به پیمان نیستند، عهد خویش را شکسته و بیعت مرا از گردن خود کنار نهاده‌اید. به جانم سوگند، با پدرم، با برادرم و با پسر عمویم مسلم بن عقیل نیز همین کار را کردید».(14)
در «زیارت اربعین» خطاب به خود آن حضرت چنین عرض می‌کنیم:
شهادت می‌دهم که تو به عهد خود وفا کردی و تا رسیدن به یقین (شهادت) در راه او جهاد کردی.(15)
 


پی نوشت ها:
? برگرفته از: کتاب عزادار حقیقی، نوشته محمد شجاعی.
1. یوم ندعوا کلّ اناسٍ بامامهم؛ روزی که ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان دعوت می‌کنیم. (سوره اسراء (17)، آیه 71)
2. مجلسی، بحارالأنوار، ج 45، ص 53.
3. امام خمینی(ره)، صحیفه نور، ج 1، ص 3.
4. سوره سبأ (34)، آیه 46.
5. مجلسی، همان، ج 53، ص 177.
6. برای آشنایی بیشتر با کیفیت عملیاتی شدن به بخش چهارم کتاب آشتی با امام زمان(ع) مراجعه شود.
7. امام خمینی(ره)، همان، ج 16، ص 201.
8. همان، ج 20، ص 127.
9. زیارت عاشورا؛ یا اباعبدالله سلمّ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم الی یوم القیامة
10. سوره انفال (8)، آیة 39.
11.  سوره حدید (57)، آیة 10.
12. موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 395؛ فإنّی لا اعلم اصحاباً أوفی و لا خیراً من اصحابی
13. سوره احزاب (33)، آیه 23.
14.  موسوعه کلمات الامام الحسین، ص 363.
15. محدث قمی، مفاتیح الجنان، زیارت اربعین. أشهد أنّک وفیت بعهدالله و جاهدت فی سبیله حتّی أتیـ?ک الیقین.

احمد شجاعی

و برگرفته از ماهنامه موعود ، شماره 72





      

بسم الله الرحمن الرحیم

          

چشم هایش خون می گرید
دردستهای کوچک و لرزانش هنوز باقی مانده سنگریزه های کوچک است که تنها یادگار برادران شهیدش درگروه مقاومت است.
او نیز مصمم و با اراده در راهی که در پیش دارد هر روز که ازخواب برمی خیزد مشتهایش گره کرده و همچنان سنگریزه ها را در دستان کوچکش می فشارد.
امید دارد بتواند هر چه زودتر بزرگ شود و حق پایمال شده خود را از غاصبان ستمگر بستاند.اما...

 

نمی تواند. این چند روز آخر آنقدر گرسنه و تشنه مانده که دیگر تاب و توان ندارد ..
بغضی در گلو دارد که نمی تواند پاهایش را در این راه یاری رساند. ناتوان و درمانده در راه می ماند و فقط چشمانش به آنسوی افق می دوزد ومی گوید:خدایا خودت کمکمان کن!
خدایا یاری گر را برسان! خدایا تاب و تحملمان تمام شده ..آب نداریم .برق نداریم.نان نداریم.همه جای شهرمان غرق در خاموشی است.اما...هنوز امیدواریم و تو را داریم...
خدایا منتظر یاری ات هستیم یاریگران را برسان...
و شهر همچنان در زیر غرش سهمگین آتش بی امان دشمن می بارد و می سوزد و می سازد و مردم بی دفاع همچنان مقاوم و مصمم و استوار در شهر مانده اند.اما ...
نیاز به کمک و یاری من و تودارند.
آیا سکوت جایز است؟ آیا رواست صدای هل من ناصرشان را بشنویم و ساکت بمانیم؟ شما بگوئید چاره چیست؟
آیا درست است نظاره گر پرپر شدنشان از رسانه های گروهی تصویری و نوشتاری باشیم و فقط بنشینیم و بگوئیم خدایا منتقم واقعی خون شهیدان رابرسان؟ فکر می کنید اماممان با این سکوت ما و این دعای ظاهری ما می آید؟ هرگز. زهی خیال باطل!
اگرمی خواهید امام عصر (عج )ازمن و شماراضی باشد باید به یاری اش بشتابیم. یاری دادن امام دراین عصر انتظار یاری رساندن به مردم بی پناه ومظلوم است.و دست گیری ازحق و حق پرستان مخلص و راست قامتی که هیچ پناهگاه و امیدی به جز از خدا ندارند
و چشمشان فقط درانتظاریاری برادران وخواهران مسلمانشان است. اگر دست مظلوم را بگیری، نشان دادی منتظر واقعی هستی. فلسفه انتظار فقط دعا و ندبه خواندن نیست. باید در عمل نیز ثابت کنی که او را می خواهی .
هدف دشمنانی همچون اسرائیل نسل کشی مسلمین است. فرونشاندن صدای پرطنین الله اکبر مسلمانان است. پس برشما مسلمانان سراسر جهان اسلام وظیفه است که به دفاع از آنان و دین اسلام برخیزید و اولین کاری که می کنید یاری رساندن به مردم مظلوم غزه می باشد.
امروز روز بسیج مستضعفین و میقات همه مسلمانان همیشه درصحنه است. هرکدام ازشما بسیجیان درسراسر جهان اسلام می توانید به هرطریقی حتی بایک حرکت قلم به یاری این مردم مظلوم بشتابیدومطمئن باشید این حرکت منسجم و متحد شما بی پاسخ نخواهدماند و حداقل قوت قلبی برای آنان در ادامه راه مقاومتشان  است .
وخداوند نیز یاری شان خواهد نمود. امید آنکه دولتهای درسکوت مانده در سراسر جهان

 از این حرکت شما درس بگیرند و به تکاپو بیافتند و درصدد کمک و یاری برایند.
پس بشتابید به یاری آنان .سکوت جایز و روا نیست. و بدانید خداوند وعده پیروزی مردم فلسطین را در قرآن کتاب آسمانیمان داده است .و صبح نزدیک است.
الیس الصبح بقریب...نصرمن الله و فتح قریب





      

حلقوم ها را می توان برید اما فریادها را هرگز !


فریادی که از حلقوم بریده بر می آید


جاودانه می ماند .....


شهید آوینی






      

امروز 24 ذی الحجه است.روز مباهله.روز فضیلت ماندگار.در این روز پیکار مباهله صورت گرفت بدون هیچ جنگ و خونریزی.در این جنگ سلاحی به کار نرفت خونی بر زمین نریخت،پایی در رکاب نیامدو شمشیری از نیام بیرون نیامد و کسی کشته نشد.اما ارزش زیادی داشت چرا که جنگ اندیشه ها و نبرد شرافت بود.بقول یکی از اساتید 4 مرحله در این مباهله متصوربود:الف:هردو در مباهله پیروز شوند.ب:هردو شکست را تجربه کنند.ج:پیامبر (ص) پیروز و طرف مقابل شکست بخورد و یا بالعکس.بهرحال پای اعتقادو حیثیت در میان بود

واما داستان مباهله:

آیه مباهله در قرآن کریم:

 … به آنها (نصارای نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت می کنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت می نماییم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت می کنیم شما نیز از نفوس خود، آنگاه مباهله می کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار می دهیم.  ]آیه 61 آل عمران[

در آغاز طلوع اسلام، نجران تنها منطقه ‏مسیحى نشین حجاز بود که به عللى از بت پرستى دست کشیده، به‏ آئین مسیح گرویده بودند. رسول اکرم (ص) به موازات مکاتبه با سران ‏دولتهای جهان و مراکز مذهبى، به منظور دعوت نجرانیان به اسلام نیز، نامه اى به اسقف آن شهر نوشت. نمایندگان پیامبر وارد نجران شده و نامه پیامبر (ص) را به اسقف نجران دادند، که مضمون آن چنین است:

 «به نام خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب; از محمد فرستاده خدا بسوى اسقف نجران. خداى ابراهیم و اسحاق و یعقوب را حمد و ستایش مى‏کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا دعوت ‏مى‏نمایم. شما را دعوت مى‏کنم که از ولایت ‏بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند وارد آیید; و اگر دعوت مرا نپذیرفتید، باید به حکومت اسلامى مالیات و جزیه بپردازید در غیر این صورت، به‏ شما اعلام خطر خواهم کرد.»

 اسقف پس از قرائت نامه براى تصمیم ‏گیرى؛ شورایى مرکب از شخصیتهاى بارز مذهبى و غیر مذهبى تشکیل داد. یکى از افراد طرف مشورت ‏«شرجیل‏» بود که به عقل و درایت و کاردانى معروفیت داشت. وى‏ گفت: ما مکرر از پیشوایان مذهبى خود شنیده ‏ایم که روزى منصب ‏نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست محمد، که از اولاد اسماعیل است، همان پیغمبر موعود باشد. بعد از سخنان شرجیل، شورا نظر داد که گروهى به‏ عنوان هیئت نمایندگى نجران به مدینه برود تا از نزدیک با محمد (ص) تماس گرفته و دلایل نبوت او را مورد بررسى قرار دهد. بدین ترتیب، هیئتى مرکب از شصت نفر بسوى مدینه رهسپار شدند که در رأس آنها «ابوحارثه بن علقمه» حاکم نجران و دو پیشوای مذهبی دیگر به نامهای، عبدالمسیح و ایهم قرار داشت.

 نجرانیان در حالی که لباس های فاخر بر تن داشتند وارد مدینه شدند و در مسجد به حضور پیغمبر اسلام (ص) آمدند. پیامبر با مشاهده هیئت آنان از ایشان روی برگرداند. چند روز به همین منوال گذشت تا آنکه نجرانیان متوجه شدند با سر و وضعی که آنان دارند امکان گفتگو با رسول خدا وجود ندارد، لذا با لباسی ساده خدمت پیامبر رسیدند. طی جلساتی که با پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم داشتند با آن حضرت به بحث و مناظره پرداختند و علیرغم دلائل قوی و محکمی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم ارائه می فرمود، آنها همچنان به حقانیت آئین و اعتقادات خود پافشاری می کردند. این امر سبب شد تا پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم بر اساس حکم پروردگار متعال، آنان را به مباهله دعوت نماید، که طرفین در پیشگاه خداوند لب به نفرین بگشایند و هر کدام که بر حق نیستند و دروغ مى گویند، به عذاب الهى گرفتار شوند. نصاری پذیرفتند و اجرای آن را به روز بعد موکول کردند.

بامداد روز بعد، اجتماعى عظیم از مردم مدینه در بیرون شهر دیده مى شد و گروهى بى شمار براى تماشاى مباهله گرد آمده بودند. در آن حال مشاهده کردند که پیغمبر اکرم (ص) در حالی که کودکی را در آغوش داشته و دست کودک دیگری را در دست دارد بهمراه بانو و مردی که پشت سر ایشان حرکت می کردند، از راه رسیدند و محلى را براى مباهله در نظر گرفتند.

مسیحیان که از دور ناظر ورود رسول اکرم (ص) بودند، بر خلاف انتظار خود دیدند که آن حضرت با جمعیت و ازدحام نیامده و فقط یک مرد و یک زن و دو پسر با خود آورده است .
پرسیدند که همراهان پیغمبر با او چه نسبتى دارند؟ گفته شد: که اینان محبوب ترین مردم نزد رسول اکرم هستند. یکى فاطمه دختر او و دیگرى على داماد و پسر عمش و آن دو پسر، فرزندان دختر او، حسن و حسین مى باشند. اسقف اعظم نصرانی که متحیر شده بود، خطاب به جمعیت نصاری گفت: بنگرید که محمد چگونه با اطمینان تمام و ایمان راسخ به میدان آمده و بهترین عزیزان خود را برای اجرای مباهله به همراه آورده است! به خدا سوگند اگر او را در این امر تردید و یا خوفی داشت، هرگز عزیزان خود را انتخاب نمی کرد. مردم، من در چهره آنان معنویت و روحانیتی می یابم که اگر از خدا درخواست کنند، کوه ها را از جای خود حرکت خواهند داد. پس از مباهله با آنان بر حذر باشید که عذاب و بلا دامن ما را خواهد گرفت. به دنبال آن، پیامى به رسول اکرم (ص) فرستادند که از مباهله درگذر و تو خودت در میان ما حکم باش و کار را با مصالحه خاتمه بده.

رسول اکرم (ص) با پیشنهاد آنها موافقت کرد و صلح نامه اى به خط امیرالمومنین على (ع) و تعیین جزیه سبک و آسانى که سالیانه بپردازند، تنظیم گردید و کار خاتمه یافت .





      
<      1   2   3      >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم