سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها





      
امام حسن

در مناقب ابن شهر آشوب و روضة الواعظین روایت شده است که امام حسن ـ علیه السّلام‌ ـ هر گاه وضو می ساخت، بندهای بدنش می لرزید، و رنگ مبارکش زرد می گشت سبب این حال را از آن حضرات پرسیدند فرمود: سزاوار است بر کسی که می خواهد نزد ربّ العرش به بندگی بایستد آن که رنگش زرد گردد و لرزه بر اندامش افتد. چون به مسجد می رفت وقتی که نزد در می رسید سر را به سوی آسمان بلند می کرد، و می گفت:«الهی ضیفک ببابک یا محسن قد اتیک المسیء فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک یا کریم»، یعنی: ای خدای من، این مهمان تو است که بدرگاه تو ایستاده، ای خداوند نیکوکار بنزد تو آمده بنده تبه کار، پس درگذر از کارهای زشت و ناستوده من، به نیکیهای خود ای کریم[1].

ای خدای من، این مهمان تو است که بدرگاه تو ایستاده، ای خداوند نیکوکار بنزد تو آمده بنده تبه کار، پس درگذر از کارهای زشت و ناستوده من، به نیکیهای خود ای کریم

لباس نمازگزار در کلام امام مجتبی(علیه السّلام):

هر گاه امام حسن مجتبی ـ علیه السّلام ـ می خواست نماز بخواند، زیباترین لباس خود را می پوشیدند. شخصی پرسید ای فرزند رسول خدا!! چرا زیباترین لباس خود را در نماز می پوشی؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند:«انّ الله جمیلٌ یحبُ الجمال، فاتجمّل لِربّی، و هو یقول:«خذوا زینتکم عند کلّ مسجد» فاحبّ ن البس اجود ثیابی»، یعنی: خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد، و به همین جهت من لباس زیبا برای راز و نیاز با پروردگارم می پوشم، که او می فرماید: زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد برگیرید[2]. پس به همین علّت دوست دارم، که زیباترین لباسم را«هنگام نماز» بپوشم[3].


 

 

پی نوشت‌ها:

[1] . منتهی الآمال/ ج 1/ باب چهارم/ فصل دوم/ ص 161.

[2] . سوره اعراف(7)/ 31.

[3] . تفسیر عیّاشی/ ج 2/ 14، طبق نقل از، بحارالانوار/ ج 83/ 175.





      

در هیاهوی زندگی امروز انگار بسیاری از واژه ها، دیگر رنگ باخته . برادری، شرف، بزرگواری ... گویی به زمان دیگری تعلق دارند. به زمانی که پدری درعین بی نیازی، می پرسد آنچه را که می داند و پسر می گوید با آنکه می داند پدر بی نیاز است از شنیدن آن، تا که شاید زمانی دیگر خسته ای چون من، تو، ما، بیگانگی خویش را با این کلمات بشکند ...

# امیر المومنین علیه السلام : فرزندم درستی چیست ؟

حسن بن علی علیه السلام: پدر، درستی، از میان برداشتن بدی ها بوسیله ی نیکی هاست .

#-   شرف چیست ؟

نیکی کردن به خویشاوندان و تحمل بدی ایشان .

#-   جوانمردی چیست ؟

پاکدامن بودن ...

#-   پستی چیست ؟

به چیزهای خرد نظر داشتن و از اندک چیزی دریغ ورزیدن .

ادامه مطلب...



      

نمازخانه بیمارستان خاتم الانبیاء (ص)
تیرماه 1391

فقط برای خودم که این قدر به نمازم سست و کاهل هستم!





      

 از زمانی که حاجی بابا اصفهانی تا عقب ماندگی دهه پنجاه ایران هر چیز از ایران را به نمایش می گذارند جهالت است و بیخردی .واقعا این همه تمدن و فرهنگ از کجای غرب آمده که حتی وقتی می گویم بعد از قضای حاجت چرا خود را نمی  شوئید می گویند عطر می زنیم و با عطر جای آب را پر می کنند اما بی خبر از کثیفی شلوارشان.

چند وقتی است صف های طولانی مرغ سوژه رسانه های مخالف جمهوری اسلامی شده. کسی از این حرفی نمی زند که دولت ایران برای راحتی مردم مرغ به نرخ دولتی می دهد و هیچ کشور غربی در وضعیت بد اقتصادی حتی حاضر نیست مالیات ازمردم خود نگیرد،وحالا همه رسا نه ها  از صف های طولانی می گویند.

جدا در کشور ایالات متحده هیچ صفی وجود ندارد و مردم در ازدحام ها به یک دیگر فشار نمی آورند وقتی غذای مجانی می دهید پاشنه مغازه ها کنده نمی شود؟

در ایران پر از تمدن و فرهنگ فقط صف های طولانی مرغ را دیده اید؟لحن نوشتار مطلب شاید به برخی آزاد اندیشان بر بخورد اما حقیقت است.چرا همیشه رسانه های غربی می خواهد روستا های ایران را نشان دهند؟چرا زمانی که فیلم خیلی دور خیلی نزدیک با ظواهر تمدن ایرانی به اسکار معرفی می شود، جشنواره از پخش فیلم امتناع می کند؟پس در این میان مشکلی اساسی مطرح است.

 

صف کشیدن برای نان ومرغ یک مسئله عادی است.چون ارزاق روزانه مردم بسته به این چیزهاست.اما هجوم برای خرید چند جفت کفش مارکدار چه توجیهی دارد. سیاه پوستان بیشترین متقاضی خرید این اجناس هستند و این مسئله کمی قابل تامل است؟

ادامه مطلب...



      

با سلام

طاعاتتان مقبول

پسرم محمد عرفان از ابتدای ماه مبارک اصرار داشت برای سحر بیدارش کنم.به مقتضای سن او(9 سال) و تحرک زیاد در روز دلم نمی آمد بیدارش کنم و هر روز گله که چرا بیدارم نکردی تا ....یه سحر خودش ناخودآگاه بیدار شد و وقتی متوجه شد وقت سحر است آن چنان شوق و شعف و شوری از خودش نشان داد وصف ناشدنی.

خدایا به ما شور عطاکن

پدربزرگی داشتم که خداوند همه گذشتگان شما و ایشان را رحمت کند.در عنفوان جوانی سالیانی در منزل ایشان بودم و در ماه مبارک رمضان طوری ایشان برنامه ریزی می کرد که شاید بین یک ساعت تا 40 دقیقه به اذان صبح سحری خورده بودیم.ایشان این مدت را با توجه به کهولت سن مشغول نماز و راز ونیاز بود.

خدایا به ما شعور عطا کن





      

حسین قدیانی

چشمش سبز و قدش بلند است. کراوات می بندد. ادوکلن های گران قیمت می زند. فرانسه می داند. سواد آکادمیک دارد. شیک پوش است. همسرش بی حجاب است. آهای! مگر نمی گویید بشار اسد دیکتاتور است؛ پس لطف کنید و به او هم جایزه صلح نوبل بدهید! اسد هم مثل دالایی لاما، مثل اوباما، مثل مناخیم ولفوویچ بگین، مثل اسحاق رابین، مثل شیمون پرز، مثل جیمی کارتر، مثل خانوم خانوما شیرین شیرینا، مثل انگ سان سو چی. آهای هیلاری کلینتون! مگر نمی گویی اسد دیکتاتور است؛ پس مثل مبارک، مراقب جان بشار هم باش! اسد هم مثل پهلوی دوم! مثل 28 مرداد! مثل یک چهارم اون گور به گوری! نظام سلطه هوای کدام دیکتاتور جلاد را نداشته است؟!

اسد اما دیکتاتور نیست؛ اگر بود موبایلش را روی تلفن جین شارپ دایورت می کرد! و به جورج سوروس پیامک های عاشقانه می فرستاد! اسد در میدان مشق دمشق، تروریست می کشد. دیکتاتور به لاما می گویند که روی خون کودکان میانماری به یوگا مشغول است. پیراهن سفید بودا این روزها خونی شده و چشمانش تنگ تر از آن است که آدم سوزی های میانمار را ببیند. زور اسد به نظام سلطه می رسد، نه زنان جنوب شرق آسیا. اسد پسرخاله بودا نیست؛ برادر بلندبالای مقاومت است. اسد از کلیساهای سوریه نمی ترسد. به جنگ انجیل نرفته. کاری با تورات ندارد. خیال تان تخت! تا موشک های سوریه بر سر اسرائیل آوار نشود، اسد سقوط نمی کند. شان برادر ما نسل کشی نیست؛ مقاومت در برابر تروریست هاست.

جمهوری اسلامی از بشار اسد حمایت می کند؛ حرفی هست؟! ما برای این «اعلام رسمی» زور داریم! ما به اسد خط می دهیم. به هر که علیه اسرائیل باشد، ما خط می دهیم. نظام سلطه زورش به خون عماد مغنیه نمی رسد، یقه میدان دمشق را چسبیده. عمر سلیمان مرد! تازه دیدنی شده دوئل حاج قاسم و ژنرال پترائوس! سوریه زینبیه دارد؛ بین الحرمین ایران و لبنان، مثل لاما نیست که در برابر غرب، چهارزانو دست به سینه بنشیند به سکوت و آرامش! اسد یعنی شیر. یعنی موشک های حاج حسن. کشتن طفل معصوم های میانمار هنر نیست. خرس گنده های سلفی را باید به درک واصل کرد. علی القاعده، القاعده را!

اسد دیکتاتور نیست. او تروریست می کشد. بشار اگر دیکتاتور بود، یونیسف، کراواتش را می پرستید و سازمان ملل برایش کف مرتب می زد. کوفی عنان قبلا این چیزها را نمی فهمید! بان کی مون بعدها خواهد فهمید که رئیس سازمان ملل را ملل دنیا «انتخاب» نمی کنند، بلکه نظام سلطه «انتصاب» می کند. فعلا سر کار است بان کی مون! مرد چشم بادامی حالاحالاها باید کارت بزند در دستگاه صهیونیست ها. از این پست، رها شده کوفی عنان که کمی تا قسمتی ماجرا را فهمیده و زبانش باز شده.

آری! کلید هر قفلی در خاور میانه دست ایران است. اسد ناخن انگشت اشاره حاج قاسم است. دارد خط می اندازد صورت نظام سلطه را. اسد ترسو نیست که علی عبدالله صالح باشد. دیوانه نیست که قذافی باشد. اهل شرم الشیخ نیست که مبارک باشد. به خاتمی پولی نداده که ملک عبدالله باشد. بر اساس منابع غربی، اسد که از سوریه فرار کرده، هیچ! حاج قاسم هم در انفجار اخیر دمشق به شهادت رسیده است!! ما این شهادت را هم به سایر شهادت های حاج قاسم اضافه می کنیم!! ما می خندیم به منابع غربی! بر اساس منابع غربی، آرای شیخ بیسواد از 24 میلیون بیشتر است! بر اساس منابع غربی، جمهوری اسلامی، هفته هاست سقوط کرده! ما می خندیم به منابع غربی! به سوتی های بی بی سی فارسی! سوتی های مثبت 18! به لنگ دالایی لاما! بودا باید در آئین خود تجدید نظر کند. با مهربانی، منافات دارد نسل کشی! چشم گفت و گوی تمدن ها از چشم انگ سان سو چی، بادامی تر است! رئیس بنیاد باران، به زن ایتالیایی دست می دهد، اما دست دختربچه میانماری را نمی گیرد! چون اشکال شرعی دارد! مرجع تقلید بعضی ها دالایی لاماست! این روزها به جای اصلاحات، این بوداست که دارد تعریف می شود!

من از انتشار تصاویر میانمار عاجزم، اما روزی که موشک های اسد بر سر اسرائیل آوار شود، وبلاگم را با خون، آپ می کنم و متوسلیان را از خواب کهف بیدار می کنم که سردار! بعد از «بازی دراز»، اینک نوبت «شرق حجاز» است. اسد از سوریه نمی رود. شیخ نمر از عربستان نمی رود. التحریر از قاهره نمی رود. مسجد شیعیان از مدینه نمی رود. مقاومت از خاور میانه نمی رود. نصرالله از لبنان نمی رود. ما تخس ترین فرزندان قدس ایم. مسجدالنبی اذان علی را کم دارد. محل کار حاج قاسم در لحظه انفجار، دمشق نبود! منابع غربی برای ژنرال پترائوس منبع نمی شود! اسد آقازاده نیست. حافظ منافع مقاومت است.

بچه های ملک عبدالله اما از خودش پیرترند! رئیس ساواک عربستان حقوق بگیر سیاست. آمریکا با شلوار لی می رود، ربع الخالی با دشداشه می گردد! حاج قاسم لحظه انفجار فکر کنم شرق عربستان بوده! در منظومه «بیداری اسلامی»، مچ پیتر نامقدس، دست سردار سپاه خامنه ای است. ما خودمان می دانیم که اسد به اصلاحات نیاز دارد. لازم باشد کت شلوار از تنش درمی آوریم و لباس جنگ با اسرائیل بر تنش می کنیم. موشک های سوریه از حاج قاسم حرف شنوی دارند! هی ژنرال پترائوس! من، شما را قبلا کجا دیده بودم؟ چهره ات خیلی برایم آشناست. صحرای سینا یا صحرای طبس؟!

هی نظام سلطه! مگر قبلا نگفته بودم حق وتو چیز خوبی نیست؟ تو باید فکر اینجایش را هم می کردی که روسیه بر وزن سوریه است! از هر 4 نفر که در جهان به دنیا می آیند، یک نفر چینی است! آری! اسد به اصلاحات نیاز دارد. چفیه از کراوات بهتر است! پوتین از کفش نوک تیز!

غاصبین قدس بدانند؛ هزینه مرحله انتقالی در سوریه، مرحله انتقالی در تل آویو است. من چه بدانم؟! شاید حاج قاسم هوس کرده باشد در اورشلیم نماز بخواند. کعبه عطر گلاب ما را می دهد؛ به زودی بیشتر! هی پترائوس! اینجا مردی هست که نامش «مهدی» است. موسای ما به نیل افتاده.

بچرخ تا بچرخیم! مچ تو را می خوابانیم، و نسل نظام سلطه را به گور می بریم و روی سنگ قبرت می نویسیم: سیاه ترین شوالیه سیا! آن روز اسد اصلاحاتش را کرده است…





      


یک دختر خانم زیبا خطاب به رئیس شرکت امریکائی ج پ مورگان نامه‌ای بدین مضمون نوشته است :
می‌خواهم در آنچه اینجا می‌گویم صادق باشم.من 25 سال دارم و بسیار زیبا ، با سلیقه و خوش‌اندام هستم. آرزو دارم  بامردی با درآمد سالانه 500 هزار دلار یا بیشتر ازدواج کنم.شاید تصور کنید که سطح توقع من بالاست ، اما حتی درآمد سالانه یک میلیون دلار در نیویورک هم به طبقه متوسط تعلق دارد چه برسد به 500 هزار دلار.خواست من چندان زیاد نیست. هیچ کس درآنجا با درآمد سالانه 500 هزار دلاری وجود دارد؟آیا شما خودتان ازدواج کرده‌اید؟ سئوال من این است که چه کنم تا با اشخاص ثروتمندی مثل شما ازدواج کنم؟چند سئوال ساده دارم:1- پاتوق جوانان مجرد کجاست ؟2- چه گروه سنی از مردان به کار من می‌آیند ؟3- چرا بیشتر زنان افراد ثروتمند ، از نظر ظاهری متوسطند ؟4- معیارهای شما برای انتخاب زن کدامند ؟
امضا: خانم زیبا

 

و اما جواب مدیر شرکت مورگان :
نامه شما را با شوق فراوان خواندم. درنظر داشته باشید که دختران زیادی هستند که سئوالاتی مشابه شما دارند. اجازه دهید در مقام یک سرمایه‌گذار حرفه‌ای موقعیت شما را تجزیه و تحلیل کنم :درآمد سالانه من بیش از 500 هزار دلار است که با شرط شما همخوانی دارد ، اما خدا کند کسی فکر نکند که اکنون با جواب دادن به شما ، وقت خودم را تلف می‌کنم.از دید یک تاجر ، ازدواج با شما اشتباه است ، دلیل آن هم خیلی ساده است : آنچه شما در سر دارید مبادله منصفانه "زیبائی" با "پول" است. اما اشکال کار همینجاست : زیبائی شما رفته‌رفته محو می‌شود اما پول من ، در حالت عادی بعید است بر باد رود. در حقیقت ، درآمد من سال به سال بالاتر خواهد رفت اما زیبائی شما نه. از نظر علم اقتصاد ، من یک "سرمایه رو به رشد" هستم اما شما یک "سرمایه رو به زوال".به زبان وال‌استریت ، هر تجارتی "موقعیتی" دارد. ازدواج با شما هم چنین موقعیتی خواهد داشت. اگر ارزش تجارت افت کند عاقلانه آن است که آن را نگاه نداشت و در اولین فرصت به دیگری واگذار کرد و این چنین است در مورد ازدواج با شما. بنابراین هر آدمی با درآمد سالانه 500 هزار دلار نادان نیست که با شما ازدواج کند به همین دلیل ما فقط با امثال شما قرار می‌گذاریم اما ازدواج نه. اما اگر شما کالایی داشته باشید که مثل سرمایه من رو به رشد باشد و یا حداقل نفع آن از من منقطع نشود (می توانید کالاهایی مثل شعور، اخلاق، تعهد، صداقت، وفاداری و ... را در نظر بگیرید) آن وقت احتمالا این معامله برای من هم سود فراوانی خواهد داشت چون ممکن است من حتی فاقد دارایی هایی با مشخصات شما باشم. در هر حال به شما پیشنهاد می‌کنم که قید ازدواج با آدمهای ثروتمند را بزنید ، بجای آن ، شما خودتان می‌توانید با داشتن درآمد سالانه 500 هزار دلاری ، فرد ثروتمندی شوید. اینطور ، شانس شما بیشتر خواهد بود تا آن که یک پولدار احمق را پیدا کنید.امیدوارم این پاسخ کمکتان کند.
امضا: رئیس شرکت ج پ مورگان





      

با سلام.من که حسابی دلم برا صدای نازنینش تنگ شده شما چی؟

 
شما هم بشنوید.می ارزد





      
<      1   2   3      


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم