سفارش تبلیغ
صبا ویژن
درباره ما
جستجو

مطالب پیشین
آرشیو مطالب
لوگوی دوستان
ابزار و قالب وبلاگ
وصیت شهدا
وصیت شهدا
کاربردی
ابر برچسب ها

مطلب ذیل در یکی از سایتها به تعبیرخوابهای عجیب ذکر شده بود که بسیار جالب بود.اما من میگم ای کاش این اتفاق در ایران اسلامی،مهد شیران و دلیران،سرزمین امام زمان(عج)، مهد تمدن و اخلاق افتاده بود.تصور کنید اگر این اتفاق افتاده بود امروز ایران در دنیا چه جایگاهیی داشت.تاسف به حال کسانی که نگذاشتند طعم شیرینی این پیروزی را بچشیم و به دینا بگوییم امروز دیگر لیبرالیسم به پایان خط رسیده و مردم سالاری دینی یعنی این.

این شبها خوابهای عجیبی می‌بینم، خوابهایی گاهی وحشتناک، گاهی خنده‌دار و گاهی غم‌انگیز.
دیشب خواب دیدم روز 23 خرداد ماه است. تلویزیون بعد از اعلام نتایج انتخابات، بیانیه آقای موسوی را خواند که در آن آقای موسوی از 40 هزار ناظرش در صندوقها و نیز همه هوادارانش خواست گزارش تخلفات انتخابات را با مدارک و اسناد مربوطه به ستادهای شهرستانی ایشان بدهند تا به ستادهای استانی و ستاد مرکزی ارسال شود و پس از دسته‌بندی، شکایت ایشان در مهلت قانونی به شورای نگهبان داده شود. بعد از بیانیه آقای موسوی تلویزیون بیانیه آقای احمدی‌نژاد را هم خواند که در آن ایشان از همه رای دهنده‌ها تشکر و اعلام کرد در دوره جدید سعی می‌کند به انتقادات کارشناسان و نخبه‌ها و رقبای انتخاباتی توجه کند تا در چهار سال آینده انتقادات کمتری متوجه دولت باشد.
بعد خواب دیدم از همان ظهر روز شنبه 23 خرداد تلویزیون از آقایان موسوی و کروبی دعوت کرد تا در برنامه های مختلف تلویزیونی حرفها و اعتراضاتشان را بگویند. آنها هم بدون اینکه شرطی بگذارند، پذیرفتند و از آن شب شبکه‌های مختلف از بس قیافه موسوی و کروبی را نشان می‌داد، مردم حرصشان در می‌آمد می‌رفتند سراغ ماهواره.
بعد خواب دیدم آقای موسوی از وزارت کشور رسما درخواست برگزاری تجمع کرد. وزارت کشور هم استادیوم آزادی را پیشنهاد داد و آقای موسوی پذیرفت.
عده زیادی در بعدازظهر 24 خرداد در استادیوم آزادی جمع شدند. در ورودی استادیوم به شرکت‌کننده‌ها مانتو یا تی‌شرت سبز و آبمیوه خنک می‌دادند اما کسی نمی‌گرفت چون همه می‌گفتند ممکن است اینها را از پول رشوه‌های توتال و استات اویل خریده باشند و پوشیدنی و خوردنی شبهه ناک نپوشیم و نخوریم بهتر است. بعد آقای احمدی‌نژاد با هماهنگی آقای موسوی در جمع حاضر شد و پشت تریبون قرار گرفت. اول همه سوت می‌زدند و هو می کردند اما احمدی‌نژاد جو را به دست گرفت و گفت من مخلص همه شما هستم. اگر آقای موسوی نتوانست تقلب گسترده در انتخابات را اثبات کند، به ایشان پیشنهاد می کنم یک حزب قوی مخالف دولت درست کنند همه شما هم در حزب ایشان فعال باشید ونقاط ضعف و اشتباهات احتمالی دولت را بمن بگویند. من قول می‌دهم به خواسته‌ها و انتقادهای شما اگر در چارچوب قانون باشد، فورا ترتیب اثر دهم. بعد هم جمعیت احمدی‌نژاد را تشویق کردند.
دیشب باز خواب دیدم آقای احمدی‌نژاد به آقای هاشمی نامه نوشته و بخاطر حرفهایش در مناظره با آقای موسوی حلالیت خواسته در آخر نامه هم تاکید کرده مدارکم درباره آقازاده‌های شما را می‌دهم دادگاه تا بررسی و حکم صادر کند. آقای هاشمی هم جواب داده اولا که خدا ببخشد ثانیا کار خوبی می‌کنید اتفاقا یکبار برای همیشه این حرفهایی که پشت سر مهدی و فائزه می‌زنند روشن شود، خیلی هم خوب است.
بعد خواب دیدم مجلس عروسی ندا آقاسلطان با کاسپین ماکان برقرار شده و سر یک میز چهار نامزد انتخابات نشسته اند مهمانها هم جمع‌ شده‌اند و با موبایل‌هایشان از این چهار نفر هی عکس می‌گیرند. من هم رفتم جلو تا عکس بگیرم. آقای احمدی‌نژاد موبایلش را در‌آورد و گفت: بگذارید چند تا جوک احمدی‌نژادی واسه‌تون بخونم بخندین. موسوی پرسید مگه اس ام اس‌ها وصل شده؟! رضایی گفت: بیاین از وقت استفاده کنیم مساله فدرالیسم اقتصادی رو براتون باز کنم. کروبی گفت: تو رو خدا ول کن. بعدا با کارشناسام جلسه می‌گذارم بیا براشون توضیح بده. ‌آقای احمدی‌نژاد گفت: راستی آقای کروبی بالاخره نگفتی اون 300 میلیون تومان رو برای چی از شهرام جزایری گرفتی؟ موسوی گفت: تو رو خدا بس کن تو که خرت از پل گذشت...
این شبها خوابهای عجیبی می‌بینم، خوابهایی گاهی وحشتناک، گاهی خنده‌دار و گاهی غم‌انگیز...





      
میرحسین موسوی با انتشار نامه ای به شورای نگهبان قانون اساسی مجددا خواستار ابطال انتخابات ریاست جمهوری دهم و ارجاع موضوع به کمیته ای با حکمیتی شرعی و قانونی و مستقل، مورد اتفاق نامزدها و مراجع تقلید شد.
به نوشته قلم نیوز متن کامل این نامه به شرح ذیل می باشد:ادامه مطلب...



      
آغاز پایان اصلاح‌طلبی در ایران
شرایط به وجود آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری را شاید بتوان یکی از حساس‌ترین دوره‌ها برای ادامه مطلب...



      

سرفه کردن

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

سرفه عکس العمل طبیعى بدن جهت خروج مواد محرکه و به طور کلى هر گونه مانعى است که ادامه مطلب...



      

مجدد خدمت خواننندگان وبلاگ سلام عرض میکنم.امید آن دارم بتوانیم در ماه رجب که از جمله ماههای بابرکت است غبارهای سیاسی مثل غبارهای دنیوی از ما زدوده شود.همه برای هم دعا کنیم.

اما نکته این است که من اگر قصدم ورود به مباحث سیاسی بازی مثل برخی از دوستان بود فبل از انتخابات حتما وبلاگ را سمت و سوی جهت دار می دادم اما اگر به آرشیو مراجعه کنید می بینید قبل از انتخابات جز موارد کلی مثل شرکت در انتخابات هیچ مبحثی را طرح نکردم.اما آنچه بعد از انتخابات اتفاق افتاد به نظر من نه یک مسئله جزئی آنهم به نفع یک نفر(ریس جمهور محترم آقای احمدی نژاد) بلکه اتفاق برای کلیت نظام باز مطرح شد که درنگ جایز نیست و ورود به آن نه ورود به مسائل حزبی و سیاسی بازی که مربوط به همه بود.لذا در حد توانم مسائل مختلف مطرح شده در کلیه سایت ها را در وبلاگ قرار دادم.

البته نظرات دوستان برایم قابل احترام و همین جا اعلام آمادگی برای گفتگوی دو طرفه اعلام می کنم.





      

وزارت کشور در واکنش به ادعاهای نماینده محسن رضایی برای پیگیری شکایات انتخاباتی، اسنادی را منتشر کرد که نشان می‌دهد ادعاهای این فرد خلاف واقعیت است.

به گزارش ثانیه‏نیوز، روز چهارشنبه پس از آنکه نامه انصراف محسن رضایی از پیگیری شکایاتش به شورای نگهبان منتشر شد، دکتر کدخدایی سخنگو و معاون این شورا درخصوص این نامه تصریح کرد: به نظر ما حرکت خوبی بود و آقای رضایی وضعیت را درک کردند که از این جهت قابل قدردانی است اما نتایجی که از بازشماری‌های صورت گرفته به‌دست آمد، نشان از افزایش میزان آرای آقای رضایی ندارد و در یکی دو مورد کاهش هم داشته است.

در واکنش به این اظهارات، علی‌احمدی نماینده محسن رضایی برای پیگیری شکایات انتخاباتی ادعا کرد بازشماری آرا به دلیل همکاری نکردن شورای نگهبان و وزارت کشور، در هیچ یک از استان‌ها و حوزه‌های مورد توافق صورت نگرفته است. در استان کرمانشاه نیز که بازشماری آغاز شده بود، به دلیل عدم دسترسی نمایندگان ما به همه کنترل‌های لازم و فرم‌های کلیدی 22،23،28و 29 این بازشماری در همان آغاز متوقف شده است؛ بنابراین، سخنان آقای کدخدایی و اطلاعیه ستاد انتخابات کشور، خلاف واقع بوده و تکذیب می‌شود.

وی حتی تهدید کرد که اگر آقایان اظهارات خلاف واقع را تکذیب نکرده و به چنین سخنانی ادامه دهند، آنگاه مجبور خواهیم شد، مکاتبات با شورای نگهبان و دلایل و مستنداتی که منجر به انصراف و پیگیری نکردن آقای رضایی از بازشماری آرا شده است، منتشر کنیم تا ملت شریف ایران در جریان حقایق این اقدام و رخدادهای پشت صحنه آن قرار گیرند.

اما وزارت کشور امروز در واکنش به ادعای نماینده محسن رضایی اخیرا مبنی بر اینکه بازشماری آرا در حوزه‌های مورد توافق صورت نگرفته است، تصویر صورتجلسه 5 حوزه دیگر را نیز منتشر کرد.

کمیته اطلاع رسانی ستاد انتخابات کشور اعلام کرد: همانطور که در صورت‌جلسات مشاهده می‌شود، نمایندگان دکتر محسن رضایی در بازشماری آرا حضور داشته‌اند و صورتجلسات را امضا کرده اند. بدیهی است که اگر صندوق‌های بازشماری شده مورد توافق دکتر محسن رضایی نبود، قاعدتاً نمایندگان ایشان نیز نباید در بازشماری آرا حضور می‌یافتند.

ستاد انتخابات در پایان اطلاعیه خود به تهدید نماینده رضایی نیز واکنش نشان داده و خاطر نشان کرده است: به هر حال علاوه بر این صورتجلسات، در صورت نیاز، در آینده صورتجلسات دیگر نیز که به امضای نمایندگان دکتر محسن رضایی رسیده است برای استحضار ملت شریف ایران منتشر خواهد شد.

رجا در ادامه نوشت: اما نکته قابل توجه این است که در حال حاضر خبر مربوط به ادعای نماینده محسن رضایی از روی صفحه اول سایت تابناک ارگان اینترنتی وابسته به رضایی حذف شده است.

تصاویر 5 صورتجلسه منتشر شده از سوی ستاد انتخابات کشور در زیر آمده است:


 


 



 



 



 






      

شبهات اینترنتی

در سوره نحل آمده: خداوند شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آورد در حالیکه چیزی نمی دانستید ( نحل / 78 ) و حال آنکه در سوره اعراف جهل را بد دانسته و به پیغمبر دستور داده که از جاهلین روی گرداند ( اعراف / 199 ). اگر جهل بد است پس چرا خداوند انسانها را جاهل به دنیا آورده است ؟ مگر مسلمانان عقیده ندارند که از خداوند افعال قبیح صادر نمی شود ؟

جواب

جهل بر دو قسم است:

1_ جهل در مقابل علم<\/h2>

آنچه که در آیه 99 سوره مبارکه اعراف آمده است از این نوع جهل است یعنی شما را به دنیا آوردیم در حالیکه جاهل بودید (علم نداشتید). این نوع از جهل ذاتا بد نیست بلکه باقی ماندن بر آن بد است. لذا می بینید در روایات ما را به علم جوئی تشویق کرده و راه رسیدن به علم را به ما یاد داده و فرمودند: مفتاح العلم السوال یعنی کلید دستیابی به علم سوال کردن است.

2_ جهل در مقابل عقل<\/h2>

آنچه که در آیه 87 سوره مبارکه نحل آمده است از این نوع جهل است.

جهل در مقابل عقل یعنی انسان بمقتضای آنچه که عقل درک کرده عمل نکند و یا بعبارت ساده تر انسان به آنچه که از حق درک کرده عمل نکند و روی گرداند. خداوند در آیه 87 سوره مبارکه نحل میفرماید: ای پیغمبر از کسانیکه حق ّ را درک کردند اما حاضر به قبول آن نیستند، روی گردان.

روایتی در همین زمینه داریم که می فرماید: صدیق کل امریء عقله و عدوه جهله یعنی دوست هر کسی عقل اوست و دشمنش جهل اوست. مراد از این جهل به مقابله عقل، جهل به معنای دوم یعنی جهل به معنای عمل نکردن به مقتضای عقل است.

خلاصه:

با توجه به توضیحاتی که گفته شد معلوم می شود که جهل در دو آیه به دو معنای مختلف استعمال شده است و نتیجة آن این استکه خداوند دچار انجام فعل قبیح نشده است.

ماخذ جواب: نرم تفسیر بیان دکتر محمد علی انصاری، ذیل تفسیر سوره مبارکه یوسف آیه 33





      

 

درخت

خداوند در سوره تحریم آیه 8 نخست به شرط مهم توبه واقعی اشاره کرده می فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! به سوى خدا بازگردید و توبه کنید، توبه خالص: (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا).

آرى نخستین گام براى نجات، توبه از گناه است، توبه اى که از هر نظر خالص باشد، توبه اى که محرک آن فرمان خدا و ترس از گناه، نه وحشت از آثار اجتماعى و دنیوى آن، بوده باشد، توبه اى که براى همیشه انسان را از معصیت جدا کند و بازگشتى در آن رخ ندهد. حقیقت توبه همان ندامت و پشیمانى از گناه است که لازمه آن تصمیم بر ترک در آینده است، و اگر کارى بوده که قابل جبران است در صدد جبران برآید، و گفتن استغفار نیز بیانگر همین معنى است.

سپس به پنج ثمره شیرین این توبه نصوح اشاره کرده، مى افزاید: امید است با این کار پروردگار شما گناهانتان را ببخشد و بپوشاند (عَسَى رَبُّکُمْ أَنْ یکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیئَاتِکُمْ )، و شما را در باغهائى از بهشت وارد کند که نهرها از زیر درختانش جارى است (وَیدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ )، این کار در روزى خواهد بود که خداوند پیامبر و کسانى را که با او ایمان آوردند خوار و موهون نمى کند (یوْمَ لَا یخْزِی اللَّهُ النَّبِی وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ)، این در حالى است که نور ( ایمان و عمل صالح ) آنها از پیشاپیش و از سوى راستشان در حرکت است و عرصه محشر را روشن مى سازد، و راه آنها را به سوى بهشت مى گشاید (نُورُهُمْ یسْعَى بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِمْ ). در اینجاست که آنها رو به درگاه خداوند آورده، مى گویند پروردگارا! نور ما را کامل کن، و ما را ببخش که بر هر کار قادرى (یقولون ربنا اتمم لنا نورنا و اغفر لنا انک على کل شىء قدیر).

در حقیقت این توبه نصوح، پنج ثمره بزرگ دارد:

1- بخشودگى سیئات و گناهان

2- دوم ورود در بهشت پر نعمت الهى

3- عدم رسوائى در آن روز که پرده ها کنار مى رود، و حقایق آشکار مى گردد، و دروغگویان تبهکار خوار و رسوا مى شوند.

آرى در آن روز پیامبر (ص) و مؤمنان آبرومند خواهند بود، چرا که آنچه گفتند به واقعیت مى پیوندد.

4-اینکه نور ایمان و عمل آنها از پیشاپیش و سمت راست آنها حرکت مى کند و مسیر آنها را به سوى بهشت روشن مى سازد.

5- اینکه توجهشان به خدا بیشتر مى گردد، به همین جهت رو به سوى درگاه خدا مى آورند و از او تقاضاى تکمیل نور و آمرزش کامل گناه خویش مى کنند.

یکی از اثرات تقوا در آخرت این است که گناهان گذشته را پاک می کند، کفاره عمل گذشته است، یعنی ( گناهان گذشته ) را محو می کند: (و یکفر عنکم سیئاتکم، انفال 29)؛ مقصود این است که اثر گناهان گذشته را جبران می کند، چون تقوای واقعی همراه با توبه است. کسی که یک آلودگیهایی در گذشته داشته، هنگامی با تقوا خواهد بود که از آن آلودگیها توبه کند. پس اثر آن گناهان گذشته پاک می شود، مجازات اخروی هم از انسان برطرف می شود، یعنی خدا دیگر بنده باتقوایش را به خاطر گناهان گذشته اش مجازات نمی کند.

منابع:

مطهری، آشنایی با قرآن 3، صفحه 24-25

مکارم شیرازی، تفسیر نمونه ج 24، ص 293-290





      

حضرت آیه الله خامنه ای پس از سوءقصد در بیمارستان

به دنبال پیروزی انقلاب جمهوری اسلامی در عرصه سیاسی اجتماعی ایران، دگرگونیهائی بوجود آمد که باعث شد تا گروههای فرصت طلب در پی بهره برداری از این موقعیت برآیند و برای بدست گرفتن قدرت و رهبری جامعه به ابزارهای سیاسی – نظامی؛ روی آورند. "سازمان مجاهدین خلق" با نام "خلق" در جریان انقلاب، خواهان "مدینه فاضله استالین" در ایران بود و زمانی که در رسیدن به آرمانهای خود  موفق نشد، دست به ترور و کشتار رهبران مردمی  و مردم مسلمان ایران زده ومعنای واژه به خاطر خلق را به همگان شناسانید.در این نوشته سعی ما برآن است تا با بازنگری در تاریخ انقلاب  دلایل سوئ قصد نافرجام به “حضرت آیت الله خامنه ای”؛ امام جمعه تهران و نماینده امام (ره)در شورای عالی دفاع را که از جمله اقدامات شرورانه سازمان مجاهدین خلق بود را بکاویم و برگی از اقدامات خائنانه این سازمان را بشناسیم.

پیدایی:

     به دنبال سرکوبی جنبش مردمی 15خرداد1342مردم مسلمان ایران، توسط رژیم پهلوی، گروههای سیاسی که با شاه در جنگ قدرت، درگیر بودند، در تاملی دور اندیشانه در نظر خود کمک خواستن از مردم و روحانیت را صلاح ندانسته با تشکیل سازمانها مخفی ،تشکلهای ملی گرایانه و آزادی طلبانه، تحت تاثیر آرمانهای کمونیسم شرق و لیبرالیسم غربی به زعم خود مبارزه با رژیم استبدادی شاه را به صورت سازماندهی شده آغاز نمودند. ازجمله سازمانهائی که این نگرش را برای خود انتخاب کرد، سازمان مجاهدین خلق ایران بود که تاریخ تاسیس آنرا سال 1344 اعلام کرده اند.این سازمان با منش سیاسی نظامی و ادعای مبارزه بر اساس مکتب اسلام، همه مبارزات قبل از پیدایش خود با رژیم شاه را غیر مکتبی دانسته و برنامه های خود برای سرنگونی رژیم شاهنشاهی را اسلامی خواند. این گروه به دلیل ناکافی دانستن رهبری دینی جامعه در مبارزه با رژیم شاه به تدوین ایدئولوژی دینی و سیاسی خود با توجه به آرمانهای مادیگرایانه مارکسیسم پرداخته و متون آموزشی برای پیروان خود تدوین نمود.

سازمان مجاهدین خلق” که تحت تاثیر این آرمانها قرار داشت با قرائتی مادیگرایانه شروع به فعالیت در میان مردم مخصوصا نسل جوان نمود. این روش مبارزه با “محمد رضا شاه” باعث شد تا حاکمیت پهلوی به کمک سرویسهای اطلاعاتی غرب، این سازمان را دربین سالهای 1348 تا 1355به صورت کامل قلع و قمع نماید و با آرامش خاطر به استبداد خود ادامه دهد.

  “سازمان مجاهدین خلق” که تحت تاثیر این آرمانها قرار داشت با قرائتی مادیگرایانه شروع به فعالیت در میان مردم مخصوصا نسل جوان نمود. این روش مبارزه با “محمد رضا شاه” باعث شد تا حاکمیت پهلوی به کمک سرویسهای اطلاعاتی غرب، این سازمان را دربین سالهای 1348 تا 1355به صورت کامل قلع و قمع نماید و با آرامش خاطر به استبداد خود ادامه دهد.

 اما به غیر از سازمانهای سیاسی که با رژیم پهلوی مبارزه می نمودند، نوعی مبارزه با این رژیم توسط رهبران مردمی و

سازمان مجاهدین خلق

دینی که از شاگردان مطرح “امام خمینی” بودند، در دهه1340 شروع شده بود که پایه مبارزه خود با استبداد را نه ایدئولوژیهای غرب و شرق که دین اسلام و مردم مسلمان ایران قرار داده بود. از جمله رهبران مردمی مبارزه با شاه آیت الله مطهری ، “آیت الله خامنه ای”، “آیت الله هاشمی رفسنجانی” و دیگر شاگردان امام و روحانیت مبارز بودند که در پی تاسیس حکومتی دینی به رهبری امام خمینی (ره) از هیچ تلاشی فرو گذاری نمی کردند؛ تا اینکه در 22 بهمن 1357 به رهبری امام رژیم ستمشاهی را سرنگون نموده و نظام جمهوری اسلامی ایران را پایه گذاری نمودند.

تعارض ایدئولوژی با مذهب:

  به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و پیدایش فضای باز سیاسی، رهبران گروههای مخالف شاه به همراه رهبران روحانی که در زندانها به سر می بردند آزاد شده و در راه رسیدن به قدرت شروع به سازماندهی نیروهای خود نمودند. برهمین اساس، سازمان مجاهدین خلق با ایدئولوژی و شعارهای برابری طلبانه و به نام اسلام، شروع به تبلیغ در میان مردم نمود و توانست به زودی برای خود در میان جوانان، طرفدارانی دست و پا کند. این سازمان با تجدید نظر در برنامه ها و اهداف خود، قرائت ایدئولوژیک خود ازمذهب را با صدور احکامی مانند «تقدس رهبران سازمان »، «رواج بی بند و باری اخلاقی»، «ارائه تز جدایی انسانیت مرد وزن» و ارائه راهکار هدف  وسیله را تو جیه می کند به گمراهی جوانان و دانشجویان ساده همت گماشته و طیفی از آنها را با خود همراه نمود.[ اما پیروزی انقلاب دارای هزینه های زیادی بود که گروههائی که به دنبال قدرت بودند، حاضر به پرداخت آنها نبودند . اشغال لانه جاسوسی آمریکا و حمله عراق به ایران دو سنگ محکی بود که منفعت طلبان در راه قدرت را از رهبرانی که به راستی درد مردم استبداد زده و استعمار زده ایران را داشتندند، جدا کرد. این جدایی را در عملکرد “بنی صدر”، رییس جمهور وقت که به تساهل در برابر تهدیدهای آمریکا در مورد لانه حاسوسی و حمله عراق به ایران ایمان داشت، می توان دید.

بی توجهی “بنی صدر” به سرنوشت اسلامی انقلاب و همراهی او با “مسعود رجوی” ایدئولوگ سازمان مجاهدین باعث موضع گیری نیروهای مذهبی و مردمی با آنان شد. بر همین اساس حزب جمهوری اسلامی به رهبری "شهید بهشتی" و "آیت الله خامنه ای"، "آیت الله رفسنجانی"، شهیدان "رجایی" و "باهنر" با پشتوانه مذهب اسلام، مبارزه با التقاطی گری و مصلحت طلبی را بر عهده گرفتند
بنی صدر پس از فرار

 بی توجهی “بنی صدر” به سرنوشت اسلامی انقلاب و همراهی او با “مسعود رجوی” ایدئولوگ سازمان مجاهدین باعث موضع گیری نیروهای مذهبی و مردمی با آنان شد. بر همین اساس حزب جمهوری اسلامی به رهبری "شهید بهشتی" و "آیت الله خامنه ای"، "آیت الله رفسنجانی"، شهیدان "رجایی" و "باهنر" با پشتوانه مذهب اسلام، مبارزه با التقاطی گری و مصلحت طلبی را بر عهده گرفتند. مبارزه ایدئولوژیک سازمان مجاهدین خلق با حزب جمهوری اسلامی از ابتدای سال 1358 آغاز و تا پایان نیمه اول سال 1360به اوج خود رسید. در طول این مبارزه، سازمان با هدف قرار دادن رهبران مردمی انقلاب به عنوان مرتجعین، روحانیت را در طیف لیبرالها و ملی گرایان قرار داد. این نگرش به اسلام و رهبری را به خوبی می توان در اعلامیه ها و مقالات این سازمان که در "نشریه پیکار" به چاپ می­رسید، مشاهده کرد. آنها در اعلامیه های خود حزب جمهوری اسلامی را «یک حزب ور شکسته برای بورژوازی دانسته»[4]و حملات خود را به این حزب مردمی اسلامی تا اول تیر ماه 1360به صورت نشر روزنامه، اطلاعیه و دیگر وسایل تبلیغاتی نشان دادند. اما تحولات سیاسی خرداد ماه 1360 این سازمان را از مبارزه تبلیغاتی به مبارزه نظامی باانقلاب سوق داد. روز شنبه 30/3/1360 طرح رسیدگی به صلاحیت بنی صدر رئیس جمهور ایران که مورد حمایت سازمان مجاهدین بود، توسط 120تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی  ارائه شد و روز بعد مجلس شورای اسلامی با 177رای موافق و21 رای ممتنع[5] و یک رای مخالف به عدم صلاحیت بنی صدر رای داده و اسلامی بودن انقلاب ایران را به همه  ملی گرایانی که به دنبال لیبرالیسم آمریکایی و کمونیستهایی که به دنبال جامعه بدون طبقه مارکس بودند، نشان داد.

تروریسم کور:

آیت الله خامنه­ای”، امام جمعه وقت تهران، در روز 5/3/1360 خطاب به رهبران سازمان مجاهدین  فرمودند«من می گویم که خودتان را در تاریخ رسوا کردید حرفهای قبلی خود را تخطئه نمودید…شما ای مجاهدین خلق مقابله خود را با دولت و حکومت اسلامی به حساب مقابله با ارتجاع می گذارید. ارتجاع با منطق اسلام یا منطق کمونیسم؟»

 جنگ ایدئولوژی که سازمان مجاهدین با رهبران و نظام جمهوری اسلامی شروع کرد با ترور رهبران مردمی انقلاب در نیمه اول سال 1360  به اوج خود رسید. رهبران مردمی انقلاب همچون “آیت الله بهشتی” و “آیت الله خامنه­ای” و دیگر همرزمانشان در پی مبارزه با منافقین و سازمان مجاهدین، عملکردهای آنها را برای مردم تشریح می کردند. در همین راستا “آیت الله خامنه­ای”، امام جمعه وقت تهران، در روز 5/3/1360 خطاب به رهبران سازمان مجاهدین  فرمودند«من می گویم که خودتان را در تاریخ رسوا کردید حرفهای قبلی خود را تخطئه نمودید…شما ای مجاهدین خلق مقابله خود را با دولت و حکومت اسلامی به حساب مقابله با ارتجاع می گذارید. ارتجاع با منطق اسلام یا منطق کمو نیسم؟» به دنبال این سخنرانی در روز شنبه ششم تیر ماه 1360به هنگام سخنرانی “آیت الله خامنه ای” در “مسجد ابوذر تهران”، عملیات تروریستی سازمان مجاهدین بر علیه رهبران مردمی انقلاب با انفجار بمب شروع شد. اما تقدیر خداوند بر این قرار گرفته بود تا “آیت الله خامنه ای” به عنوان جانباز انقلاب از این سوء قصدجان سالم به در برده و به همراه دیگر همرزمانش مبارزه علیه نفاق را تا نابودی کامل آنها ادامه دهند. سازمان مجاهدین با ترور آقای خامنه ای درصدد ضربه زدن به نظام و مایوس نمودن مردم از انقلاب بودند. اما این عملکردها باعث وفاداری بیشتر مردم ایران  و رهبران آنان با یکدیگر شد و چهره آنها را که به دنبال قدرت و منفعت شخصی بودند بر همگان حتی برای همپیمانان نفاق در خارج از مرزهای ایران نمودار ساخت.

شرح ماجرا:

ششم تیرماه سال1360 در حالی که تنها شش روز از شهادت دکتر مصطفی چمران، گذشته بود، پروژه حذف رهبران اصلی جریان پیرو خط امام(ره)، با انفجار بمب کار گذاشته شده در ضبط صوت قرار داده شده بر روی تریبون سخنرانی آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران، توسط سازمان مجاهدین خلق کلید خورد.  

 

مسجد ابوذر تهران، در یکی از جنوبی‌ترین مناطق تهران واقع شده و آیت‌الله خامنه‌ای مدتی در آن جا پس از نماز ظهر و عصر، سخنرانی می‌کرد و به پرسش‌ها پاسخ می‌داد
عیادت شهید رجایی از حضرت ایه الله خامنه ای

مسجد ابوذر تهران، در یکی از جنوبی‌ترین مناطق تهران واقع شده و آیت‌الله خامنه‌ای مدتی در آن جا پس از نماز ظهر و عصر، سخنرانی می‌کرد و به پرسش‌ها پاسخ می‌داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در مسجد ابوذر تهران در حالی که مشغول سخنرانی بودند، توسط جوانی 25 ساله از منافقین کوردل مورد سوء قصد قرار گرفتند و پس از جراحت شدید به مدت 42 روز تحت معالجه قرار داشتند. خوشبختانه امام جمعه محبوب تهران و نماینده حضرت امام(ره) در شورای عالی دفاع از این سوء قصد، به دلیل کامل عمل نکردن بمب و تنها انفجار چاشنی آن ، جان سالم به در بردند، اما جراحات شدیدی بر ایشان وارد شد. براساس اخبار منتشره در همان زمان، آیت‌الله خامنه‌ای «از نقطه بالای کتف راست و بالای ران سمت راست» مجروح شدند. استخوان ترقوه ایشان شکسته شد و چند رگ و عصب دست راست ایشان نیز قطع شد و در نهایت دست راست ایشان سلامتیش را باز نیافت. تقدیر الهی چنین رقم خورده بود که ایشان برای آینده نظام حفظ و افتخار جانبازان در خیل جانبازان انقلاب اسلامی شوند.

هم‌زمان با انفجار بمب در آن مسجد، بمبی نیز در میدان انقلاب تهران منفجر شد و بمب دیگری هم در تقاطع خیابان ولی‌عصر(عج) و طالقانی پیش از انفجار کشف و خنثی شد.

معاون وقت دادستانی انقلاب در خاطرات خود تصریح کرده است که «جواد قدیری یکی از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود.وی که نام کاملش محمد جواد قدیری مدرس است و از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود، بعد از سوءقصد نافرجام به آیت الله خامنه ای متواری شد و از کشور گریخت.

جواد قدیری عامل انفجار

اما سازمان رسماً مسئولیت سوء قصد به آیت الله خامنه ای را بر عهده نگرفت و حتی بر قسمتی از بدنه داخلی ضبط صوت انفجاری با ماژیک نوشته شده بود: «هدیه گروه فرقان» و جزوه ای نیز با امضای این گروه درباره این سوءقصد انتشار یافت. در حالی که مؤسس و اعضای اصلی این گروه در سال 58 و 59 شناسایی و دستگیر شده بودند و هیچ تشکیلاتی از این گروه در سال 1360 در داخل کشور وجود نداشت که قادر به انجام یک اقدام مسلحانه باشد. در برخی از اعلامیه ها و جزوات قبلی این گروه از بنیانگذاران و ایدئولوژی سازمان تجلیل و اعلام حمایت شده بود، و قرائن معدودی هم در مورد ارتباط تشکیلاتی سازمان با فرقان وجود داشت، اما آشکار بود که سازمان در همان آغاز عملیات تروریستی خود ـ در تیر ماه 60ـ با طرح نام گروه فرقان و انتشار اعلامیه جعلی به نام آن گروه، کوشید، تا، هم چهره تروریستی خود را پنهان کند و هم علاوه بر انحراف افکار عمومی، مسئولان امنیتی و انتظامی را نیز گمراه نماید.

سازمان رسماً مسئولیت سوء قصد به آیت الله خامنه ای را بر عهده نگرفت و حتی بر قسمتی از بدنه داخلی ضبط صوت انفجاری با ماژیک نوشته شده بود: «هدیه گروه فرقان» و جزوه ای نیز با امضای این گروه درباره این سوءقصد انتشار یافت. در حالی که مؤسس و اعضای اصلی این گروه در سال 58 و 59 شناسایی و دستگیر شده بودند و هیچ تشکیلاتی از این گروه در سال 1360 در داخل کشور وجود نداشت که قادر به انجام یک اقدام مسلحانه باشد

معاون وقت دادستانی انقلاب در خاطرات خود تصریح کرده است که «جواد قدیری یکی از طراحان انفجار مسجد ابوذر بود.وی که نام کاملش محمد جواد قدیری مدرس است و از اعضای قدیمی و مهم سازمان و نفوذی در کمیته انقلاب مستقر در اداره دوم ستاد ارتش بود، بعد از سوءقصد نافرجام به آیت الله خامنه ای متواری شد و از کشور گریخت. و در سال 1364، نام قدیری در لیست شواری مرکزی سازمان به عنوان «عضو مرکزیت» درج گردید.در همان زمان در اغلب خبرهای مطبوعاتی و واکنش های اقشار مختلف مردم و گروه های سیاسی، بدون کمترین تردیدی، سازمان مسئول انفجار مسجد ابوذر معرفی و شناخته می شد. بعدها نیز در بیانیه وزارت خارجه آمریکا درباره سازمان، مجروح شدن آیت الله خامنه ای یکی از مجموعه اقدامات تروریستی سازمان خوانده شد. سازمان نیز در نفی این واقعیت مجدداً اعلام نمود که سوءقصد به آیت الله خامنه ای «قبل از شروع مبارزه مسلحانه مجاهدین» توسط گروه فرقان انجام شده «که هیچ ربطی به مجاهدین نداشت.» کاملاً آشکار است که سازمان بنا به دلایل سیاسی، حقوقی و تبلیغاتی، به رغم پذیرش رسمی مسئولیت بسیاری از اقدامات تروریستی بعدی خود، همچنان مایل و قادر نیست که به نقش خود در انفجار ششم تیر اعتراف نماید.

پس از اعلام خبر ترور آیت‌الله خامنه‌ای که نمایندگی امام(ره) در شورای عالی دفاع و امامت جمعه تهران را برعهده داشت، حضرت امام خمینی(ره)، رهبر کبیر انقلاب، پیامی خطاب به ایشان صادر کردند، ایشان در بخش هایی از این پیام آوردند:"

اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسین بن علی (ع) هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می‌باشید، میزان تفکرسیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند

اکنون دشمنان انقلاب با سوء قصد به شما که از سلاله رسول اکرم(ص) و خاندان حسین بن علی (ع) هستید و جرمی جز خدمت به اسلام و کشور اسلامی ندارید و سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی آموزنده در محراب و خطیبی توانا در جمعه و جماعات و راهنمایی دلسوز در صحنه انقلاب می‌باشید، میزان تفکرسیاسی خود و طرفداری از خلق و مخالفت با ستمگران را به ثبت رساندند. اینان با سوء قصد به شما عواطف میلیون‌ها انسان متعهد را در سراسر کشور بلکه جهان

حضرت آیه الله خامنه ای پس از سوءقصد در بیمارستان

جریحه‌دار نمودند. اینان آن قدر از بینش سیاسی بی‌نصیبند که بی‌درنگ پس از سخنان شما در مجلس و جمعه و پیشگاه ملت به این جنایات دست زدند و به کسی سوء قصد کردند که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین جهان طنین‌انداز است. اینان در عمل غیرانسانی به جای برانگیختن رعب، عزم میلیون‌ها مسلمان را مصمم‌تر و صفوف آنان را فشرده‌تر نمودند. آیا با این اعمال وحشیانه و جرایم ناشیانه وقت آن نرسیده است که جوانان عزیز فریب‌خورده از دام خیانت اینان رها شوند و پدران و مادران، جوانان عزیز خود را فدای امیال جنایتکاران نکنند و آنان را از شرکت در جنایات آنان برحذر دارند؟ آیا نمی‌دانند که دست زدن به این جنایات، جوانان آنان را به تباهی کشیده و جان آنان به دنبال خودخواهی مشتی تبهکار از دست می رود؟ من به شما خامنه‌ای عزیز، تبریک می‌گویم که در جبهه‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم."

من به شما خامنه‌ای عزیز، تبریک می‌گویم که در جبهه‌های نبرد با لباس سربازی و در پشت جبهه با لباس روحانی به این ملت مظلوم خدمت نموده و از خداوند تعالی سلامت شما را برای ادامه خدمت به اسلام و مسلمین خواستارم

روزنامه کیهان به مدیریت حجت الاسلام سید محمد خاتمی در سرمقاله خود با عنوان «توده های مردم از ماجرای ترور خامنه ای می گویند» چنین نوشت:

دیروز بخش وسیعی از مردم در مقابل بیمارستان جمع شده بودند... دست به دعا برداشته بودند و با چشم های اشک آلود از خدای خود می خواستند که امام جمعه تهران زنده بماند و توطئه آمریکا نقش بر آب گردد... از هر کس و هر دسته ای که سئوال می کردیم، مردم بلافاصله پاسخ می دادندکه این کار، کار جنبشی ها [= سازمان] است... عمو حسین گفت مگر در نماز جمعه این هفته شرکت نکردید؟ در آنجا آقای خامنه ای به سران مجاهدین گفت شماها را خوب می شناسیم، شماها کار امریکا را آسان کردید... اما معلوم بود که جنبشی ها نمی توانستند کیفر آقای خامنه ای را فی المجلس ادا کنند! لذا «به زودی و به طور مضاعف» یعنی در همین دیروز به مسجد ابوذر رفتند و در ضبط صوت مواد منفجره گذاشتند.

آیت‌الله خامنه‌ای نیز در پاسخ به پیام محبت‌آمیز امام خمینی (ره)، با صدور پیامی اظهار داشتند:

"بعد از چهار روز که از این حادثه بر من می‌گذرد به فضل الهی و به کمک و تلاش بی‌دریغ کارکنان عزیز این بیمارستان خودم را در وضع بسیار مناسب و خوبی می‌بینم. هر وقت به یاد این می‌افتم که این حادثه موجب شده امام عظیم‌الشان ما اظهار لطف کنند و در پیامشان اظهار دلسوزی بکنند و ملت بزرگ و قهرمان ما دست به دعا بردارد و دعا کنند در خودم احساس شرمندگی می‌کنم. در راه انجام وظیفه این گونه حوادث ، حوادثی نیست که این‌همه لطف و محبت و بزرگواری را چه از سوی امام، چه از سوی امت و همچنین از سوی کارکنان، کارمندان این واحدهای پزشکی که واقعا شب و روز را در این کار گذاشته اند، این همه اظهار شد....

من بدین وسیله از همین جا عرض سلام و ارادت بی‌پایان خودم را خدمت امام امت اعلام می‌کنم و به ایشان عرض می‌کنم که در مقابل حوادث این چنین ما هیچ انتظار نداریم و توقعی نداریم که کمترین رنجشی به خاطر ایشان بنشیند. ما معتقدیم که «سر خم می سلامت،شکند اگر سبویی،...»





      

 

به گزارش خبرگزاری فارس، متن نامه آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی به شرح ذیل می‌باشد:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت‌الله خامنه‌ای مدظله العالی / سلام‌علیکم بما صبرتم
خطبه این هفته شما در تعقیب حضور 85 درصد مردم در جمعه گذشته با ادامه مطلب...



      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >


پیامهای عمومی ارسال شده

+ دوستان دعوتم را لبیک گویید

+ سلام بر همه دوستان.سالی پرخیر و برکت برایتان آرزومندم